مسجد جامع فهرج |
|
خلاصه: توضیح مسجد جامع فهرج از لحاظ معماری و قدمت و برشمردن ویژگی های آن و بررسی تاریخی و جغرافیایی فهرج از توابع مهریز در یزد. كلمات كلیدی: مسجد جامع فهرج، مسجد كهن فهرج، معماری قرن اول هجری، معماری ساسانی، سپاه اسلام، كثه، فهرج، یزد. |
|
كتاب: یزدنامه نگارش و گردآوری: ایرج افشار ناشر: انتشارات فرهنگ ایران زمین گنجینه ارمغان: محمد طاهری سال: 1371 جلد: 1 نویسنده این مقاله: محمدكریم پیرنیا مجله: باستانشناسی و هنر ایران شماره: 5، تابستان 1349 ه.ش. (2529 ش.ش.) |
|
محمد كریم پیرنیا استاد محمد كریم پیر نیا در سال 1301، از مادری یزدی و پدری نایینی در یزد به دنیا آمد. پدرش میرزا صادق خان نایینی، پزشك حاذق و شیمی دان نامی و هنرمند بود و مادرش، حشمت الملوك رحیمی از خانواده خوانین یزد بود. خانه ایشان در محله یوزداران یا جنگل در كنار باروی شهر قرار داشت. دوران ابتدایی را در مدرسه «مباركه اسلام» در محله یوزداران و سپس در «مدرسه نمره 2» در محله لب خندق به پایان رسانید. دوران دبیرستان را در مدرسه ایرانشهر كه ابتدا در خانه كوراغلی در پشت مسجد امیرچخماق بود گذرانید. پدر وی به هنر های زیادی چون معماری، نقاشی، تصحیف و خطاطی وارد بود. نگاه به پدر و زندگی در قدیمترین محلات یزد و عبور هر روزه از كنار آثار باستانی و معماری یزد چون مسجد جامع، در وی شوق معماری را می افزود؛ به نحوی كه در همان سنین مدرسه، از خاك و آب برای خود، خانه هایی كوچك می ساخت. پس از دوران دبیرستان، برای ادامه تحصیل به تهران رفت و ابتدا در رشته ادبیات تحصیل كرد و با وجود موفقیت هایی كه در این رشته داشت، در نخستین كنكور دانشكده هنر های زیبا شركت كرده و قبول شد و به تحصیل معماری پرداخت. با وجود موفقیت و كسب بهترین نمرات و مدال ها در این رشته، چون دید بهایی به معماری اصیل ایرانی گذاشته نمی شود و به كار های ایرانی با دید تمسخر می نگرند، خود به دنبال اصالت معماری ایرانی رفت و با پیرمردان معمار و استادكاران قدیم همدم و هم كلام شد و بسیار از آنها آموخت. در سال های آخر تحصیل، به علت تهمت نابجای نوشتن مقاله ضد فلان استاد كه به وی زدند از دانشگاه بیرون رفت و به بررسی ها و تحقیقات فردی خویش متكی شد و تلاش كرد با بررسی بنا ها و گفتگو با معماران و استادكاران قدیمی، اصول معماری ایرانی را مورد شناسایی قرار دهد كه به تدریج حاصل برخی از آنها را طی مقالاتی در اختیار عموم قرار دارد. وی پس از دانشگاه در وزارت فرهنگ قدیم یا آموزش و پرورش شاغل شد و با كار در دفتر فنی، به ساخت مدارس ارزان قیمت اما محكم و زیبا پرداخت و طی 13 سال یعنی بین سال های 1332 تا 1345، با كمترین هزینه و بهترین اصول و مصالح و پایبندی به اصول معماری ایرانی، 333 باب مدرسه را طرح ریخت و ساخت و تعجب همگان را برانگیخت به طوری كه وزیر او و كار هایش را معجزه خواند و بعد ها این طرح از طرف یونسكو به عنوان نمونه مدارس ارزان قیمت معرفی شد و در دنیا از آن طرح نیز مدارسی ساخته شد. از سال 1344 تا مدتی پیش از انقلاب به عنوان معاون فنی سازمان حفاظت آثار باستانی در زمینه ترمیم، تعمیر و احیای بنا ها و آثار باستانی فعالیت كرد. محور فعالیت های وی طراحی و ساختمان سازی و دیگر، تحقیق جدی در زمینه معماری سنتی و شیوه های مرمت و نگهداری بنا های تاریخی و باستانی بود و اقدامات عملی او مهمترین و ارزشمند ترین بخش كار های اوست كه حاصل آن انتشار ده ها مقاله و كتاب است. وی از همان سال، در كنار مسیولیت ها دیگرش، به تدریس معماری سنتی ایران با تحلیل های علمی در دانشكده هنر های زیبای دانشگاه تهران و دانشكده های معماری دانشگاه های تهران، ملی، فارابی و علم و صنعت و پردیس اصفهان و غیره پرداخت كه حاصل آن تربیت گروه زیادی از مهندسان و معماران آشنا با معماری سنتی و اصیل ایران است. وی در زمینه های متعدد معماری ایران چون مصالح، سازه، شیوه های ساخت و ساز بنا، برپایی شهر ها و روستا ها متخصص و صاحب نظر بود و پایه گذار مرمت و احیای آثار تاریخی كشور به شمار می رود. در دهه های 50 و 60، حاصل تلاش ها و بررسی های بسیار ارزشمند استاد پیرنیا توانست دیدگاهی ارزنده را نسبت به معماری ایرانی پدید آورد و معماری ایرانی و اصول و اصالت آن زنده گردد و جایگاه ارزشمندش را بیابد. وی علاوه بر اطلاعات فراوان و بسیار سودمند و ارزشمندی كه در همه زمینه های معماری ایرانی داشت به طور ویژه بر سه مورد كار می كرد و به آن سه توجهی ویژه داشت. اول، گردآوری واژه های كهن معماری بود. دوم، سبك شناسی معماری ایرانی است؛ بدین صورت كه استاد، 6 سبك در معماری ایران از دوران باستان تا دوران قاجار قایل بود كه عبارت بودند از سبك های پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. موضوع سوم نیز اشاره به اصول معماری ایرانی بود كه وی غالباً درون گرایی، خود بسندگی، نیایش، مردمواری و پرهیز از بیهودگی را به عنوان اصول معماری ایرانی مطرح می كرد. او علاوه بر معماری، در ادبیات، نقاشی، خوشنویسی و موسیقی نیز دستی داشت و همچنین علاوه بر فارسی، به زبان های عربی، عبری، پهلوی و خط میخی نیز احاطه داشت و نظریه معروفش در باره «چهار اصل مشترك هنر های ایرانی اسلامی» نیز از همین آشنایی با دنیای متنوع فرهنگ و هنر سرچشمه می گیرد. علاوه بر همه اطلاعات و دانش و نظرات، اخلاقی خوش، رویی باز، رفتاری باوقار، متواضعانه و انسانی داشت. او در مورد نحوه پایبندی به اصالت معماری ایران و وضع كنونی، در ذكر زندگی نامه اش در مبحث طرح ریزی و ساخت مدارس ارزان قیمت چنین گفته است: "من معتقد بودم كه نباید ادا در آورد و خیلی جا ها گفته ام كه برای معماری ایرانی و یا اسلامی، ادای معماری زمان صفوی را درآوردن غلط است. همیشه معماران ما از پیشرفته ترین فن زمان، بدون تعصب از اینكه از كجا آمده است بهره می برده اند. به همین دلیل است كه معماری شیوه رازی از زمان سلجوقی و شیوه اصفهانی در زمان صفوی متفاوت هستند. تا وقتی كه زمان خودباختگی شروع شد و پیوندمان با هنر خودمان گسسته شد. در هر حال باید منطق معماری گذشته را نگاه داریم. ..." وی سرانجام پس از عمری تلاش و كوشش و ثمردهی در عرصه معماری و قرار گرفتن جزو برترین هنرمندان قرن معاصر، دریافت لوح افتخار از سوی سازمان میراث فرهنگی، عضویت افتخاری در فرهنگستان علوم و كسب دكترای افتخاری از دانشگاه تهران، در 9 شهریور سال 1376 روحش به پرواز در آمد و آرامگاهش در خانه قدیمی رسولیان و دانشكده معماری یزد، روزانه محل گذر، تامل و میعاد گاه ده ها استاد و دانشجو و عاشقان معماری ایرانی است. پاره ای از كتب به یادگار مانده از وی عبارتند از: «راه و رباط»، «شیوه های معماری ایران»، «گنبد در معماری ایران»، «آشنایی با معماری اسلامی ایران»، كتاب هنر دبیرستان بخش معماری و «هندسه در معماری». پاره ای از مقالات، سخنرانی ها و مصاحبه های ارزشمند و به یادگار مانده از وی عبارتند از: «سبك شناسی معماری ایران»، «بیماری بلوار»، «بازار ایران»، «درگاه و كتیبه آستان حضرت عبد العظیم»، «مسجد جامع فهرج»، «تویزه، قوس، دور»، «طاق و گنبد»، «مروری بر كتاب نظری اجمالی بر شهرنشینی و شهرسازی در ایران»، «خیز و اندام گنبد های ایران»، «بادگیر و خیشخان»، «پاسداری از یادگار های ایران باستان»، «ارمغان ایران به جهان معماری، گنبد»، «ارمغان ایران به جهان معماری، جناغ و كلیل»، «ارمغان ایران به جهان معماری، پادیاب»، «خانه های خدا در ایران زمین»، «سبك آذری»، «مردم واری در معماری ایران»، «خواب آلودگان به شیوه های معماری ایران، نام بیگانه می نهند»، «معماری مساجد ایران، راهی به سوی ملكوت»، «شرایط اقلیمی كویر و مسایل مربوط به بنا های خشتی»، «مساجد»، «معماری ایران»، «استاد محمدكریم پیرنیا و اصول معماری سنتی ایران»، «در و پنجره در معماری ایران» و «پای صحبت استاد پیر نیا». |
|
|
1- مقدمه ۩
|
مسجد جامع یا كهن فهرج، مربوط به قرن اول هجری و با معماری ساسانی در فهرج از توابع مهریز در یزد.
در بهار گذشته، وزارت فرهنگ و هنر به نگارنده ماموریت داد تا آثار باستانی منطقه یزد را بررسی كند. در راه بازگشت از بافق، مناره گلین فهرج در میان دشت خشك و پهناور كویر، نظر مرا به خود جلب كرد. راه خود را گرداندم و برای بازدید آن، وارد آبادی شدم.
در پای مناره، گروهی از مردم فهرج گرد آمده بودند؛ و چون دانستند كه با آثار باستانی سر و كار دارم، برای ساختن مسجدی تازه به جای مسجد جامع كه به نظر ایشان كهنه و فرسوده شده بود، از من یاری و نظر خواستند و مرا به درون مسجد بردند.
در نخستین برخورد، اثری دست نخورده و اصیل از معماری باشكوه ساسانی كه با خشت های بزرگ یك ارش (1) ۞ در یك ارش ساخته شده بود و نمایی از سیمگل داشت، پیش چشمم جلوه گر شد. گچبری های درهم و شكنجی آن كه گهگاه از زیر اندود های كاهگل، خونمایی می كرد، مرا به گمان انداخت كه مگر معبد یا كوشكی از روزگار ساسانیان است كه بعد ها با تغییراتی تبدیل به مسجد شده است؛ به خصوص كه محراب اصلی آن الحاقی و تازه ساز می نمود. و با همین پندار دست به كار بررسی و عكسبرداری از آن شدم و به مردمی كه می خواستند به جای این اثر نفیس، بنایی تازه بسازند، اهمیت فوق العاده آن را توضیح دادم تا از این كار منصرف شوند.
2- بررسی از دیدگاه معماری ۩
پس از بررسی بیشتر، با توجه به طرح مجموعه و وضع و موقعیت حیاط و شبستان و صفه ها، مسلم شد كه این بنا، اثری اسلامی است و از روز نخست، برای مسجد ساخته شده و مانند مسجد صدر اسلام، چنانچه از كتب اخبار بر می آید، دارای طرحی ساده و بی پیرایه می باشد و شاید نخستین مسجدی باشد كه تاكنون در خاك ایران شناخته شده است.
|
آذین پیشان شبستان مسجد جامع فهرج كه بیننده را به یاد كاخ تیسفون می اندازد.
با توجه به عكس روبرو و خصوصاً تزیینات گچبری شكنجی و پیچك های آن، كه بیننده را بی اختیار و ناخودآگاه به یاد كاخ تیسفون می اندازد، به نگارنده حق خواهند داد كه در نخستین دیدار، این اثر را بنایی ساسانی بداند؛ به خصوص كه مناره آن كه شاید در قرون چهارم و پنجم به آن الحاق شده، با خشت های كوچكتر ساخته شده و آغاز راه پله و در ورودیش به آن می ماند كه هنوز هم خوب به مسجد نچسبیده و جای خود را باز نكرده است.
طرح اصلی مسجد، بسیار ساده است؛ حتی نسبت به تاریخانه دامغان. شبستانی با ده دهانه دارد كه دهانه میانی، بزرگتر از دو دهانه چپ و راست است و باز، دهانه های آخرین كه دنباله ایوان های شرقی و غربی است، دهانه ای بزرگتر دارد. قوس ها، همه ناری (بیضی) است و طاق ها نیز ناوی و آهنگ (كوره پوش) است و بر خلاف تاریخانه دامغان و شبستان زیرزمینی جامع سمنان، كوشش نشده است تا با پوشش، چهاربخش كوتاهتر شود و مانند بنا های پیش از اسلام، بلندی و افراز شكوهمندی دارد. حیاط و صحن كوچك مسجد، از جنوب، به سه دهانه شبستان و از شرق و غرب، هر یك به دو دهانه ایوان محدود می شود و بر جانب شمال آن، چهار صفه است كه با درگاه هایی كه فعلاً مسدود شده، به هم راه داشته است.
پوشش صفه ها، شكل بسیار ساده و ابتدایی نیم گنبد است؛ كه بعد ها در سردر اصلی اغلب آثار اسلامی ایران، با شكوه و زیبایی هرچه تمامتر دیده می شود. ولی در اینجا روی دو ترنبه بسیار ساده، گریواری با چفت زده اند و بلافاصله نیم گنبد ساده روی آن ساخته شده؛ درست مانند اینكه یكی از گنبد های ساسانی را نصف كرده باشند. در این صفه ها، جای دو درگاه اصلی كه فعلاً با تیغه بسته شده، هنوز به جای است و بی گمان می توان پذیرفت كه ورودی اصلی مسجد در اینجا بوده است. درگاه، مانند درگاه های ساسانی، همه دارای چانه است؛ یعنی پاكار طاق و چپیله سر درگاه، كمی از جرز های دو سو پس نشسته است و این وضع، عمومیت دارد.
|
عكس راست: نمایی از شبستان مسجد جامع یا كهن فهرج با قوس های ناری ساسانی. عكس چپ: زغره و ستونك های شبستان مسجد جامع فهرج. |
در روی نمای حیاط، چند طاقچه و كاو، با طاقی شكنجی (دالبری) دیده می شود كه بعداً در مسجد «علاقوندی» (2) ۞ در فهرج و همچنین در مسجد كهن مهر آباد ابرقو كه خود یكی از كهن ترین مساجد ایران است، با طرحی پروانه ای در ترنبه ها به كار رفته است و به وضوح، اصل و مبدا قوس های شكنجی مغرب و آندلس را نشان می دهد. جای محراب اصلی شبستان، نخست، فرورفتگی راست گوشه ای بوده است كه بعد ها محراب كاهگلی در درون آن كنده اند كه دخل و تصرفی بسیار زشت است و باز هم بر روی دیوار های شبستان و ایوان، از این گونه كاو ها دیده می شود كه مواجه با قبله نیست.
|
پلان مسجد جامع یا كهن فهرج از توابع مهریز در یزد. دو برش آ-آ و ب-ب از این طرح در شكل های بعدی می آید.
یكی از مشخصات جالب این مسجد، نقش در های ساسانی است كه با گچ، بر روی دیوار شرقی ساخته اند و به نظر می آید چون نصب در های مجلل و آراسته در بنا های صدر اسلام معمول نبوده، معمار باذوق مسجد خواسته است سندی از در های زیبای كهن به دست آیندگان بدهد.
ورودی اصلی مسجد، فعلاً در كنار مناره است و چندان كهن نیست و گمان می رود همزمان با الحاق منار، احداث شده باشد و مستقیماً به شبستان باز می شود؛ ولی علاوه بر منار و سردر، دو اطاق در قسمت غربی مسجد وجود دارد كه معماری آن قدیمی است و با توجه به مصالح آن به نظر می آید كه همزمان با ساختمان مسجد، ساخته شده است. در تاریخانه دامغان هم، نظیر این شبستان زمستانی هست كه فعلاً بدون پوشش می باشد و جای تهرنگ آن نمایان است.
پوشش این دو اطاق طاق ناوی آهنگ (كوره پوش و لوله ای) است و ویرانه اطاق دیگری، در كنار دیوار شمالی یا همان ورودی قدیم مسجد نیز موجود است كه پیش از كاوش دقیق، نمی توان درباره آن اظهار نظر كرد.
معماری مسجد، بجز طرح اصلی كه چیز تازه ای است، كاملاً ساسانی است و حتی زغره ها و ستونك های چهار گوشه جرز ها و سرستون ها و درگاه ها و آرایش ها، همه، به سبك معماری پیش از اسلام ایران است و با معماری تاریخانه دامغان و شبستان زیرزمینی جامع سمنان تفاوت بسیار دارد.
در دو بنای دامغان و سمنان، سعی شده است تا طاق ها، كوتاهتر بشوند و به همین مناسبت شاید برای نخستین بار، از طاق های چهار بخش كم خیز استفاده شده، در صورتیكه طاق مسجد فهرج ارتفاع چشمگیری دارد و هیچگونه تلاشی را كه می بایست قاعدتاً برای سبك كردن و مردموار كردن بنا به كار رود، دیده نمی شود و همچنان، چون بنا های پیش از اسلام ایران، شكوهی غرور آمیز دارد؛ ولی طرح آن ساده تر از تاریخانه است. شبستان تابستانی تاریخانه، دارای هفت دهانه در سه دهانه است؛ در صورتیكه مسجد جامع فهرج فقط پنج دهانه در دو دهانه دارد. به همچنین، در حیاط تاریخانه، تعداد دهانه ایوان های شرقی غربی از آن جامع فهرج كه دو دهانه در هر طرف دارد، بیشتر است و طبعاً شكوه بیشتری دارد. قوس های تاریخانه و شبستان كهن جامع سمنان، به جناغی نزدیك شده؛ ولی قوس های جامع فهرج، هنوز ناری كامل است و بالاتر از همه، پوشش و آرایش پیشانی طاق ها، كوچكترین تفاوتی با بنا های ساسانی ندارد.
|
برش آ-آ از طرح مسجد جامع یا كهن فهرج. |
مسجد جامع فهرج، كلاً از خشت خام با ابعاد بزرگ ساخته شده است و نمای سیمگل (گل رس، ریگ روان و خاكه كاه) و گلریگ و چفت های گچی است. برای آرایش نما، از طاقچه های كوچك با پوشش شكنجی و نقش های شكنجی و دالبری استفاده شده و در جایی، نقشی از كنگره های تخت جمشید نیز دیده می شود كه وجود آن در معماری آن زمان، آن هم در مسجد، شگفت آور است. می گویند در زیر این مسجد، كته گم ها و نهانگاه های هست كه مردم در روز های آشفتگی، دارایی خود را در آن پنهان می كردند؛ ولی پیش از آنكه كاوش علمی بشود، نمی توان به صحت آن مطمین بود.
|
برش ب-ب از طرح مسجد جامع یا كهن فهرج. |
درباره معماری مسجد، تا آنجا كه بررسی شده بود، معروض افتاد و شاید كسانی كه با معماری ایران آشنایی دارند، حد قدمت این اثر را با همین نشانه ها دریابند؛ ولی بد نیست از نظر تاریخی هم بررسی شود و فهرستی از آنچه در كتب جغرافیای تاریخی درباره فهرج و قدمت آن آمده است داده شود.
|
نمای درونی مسجد فهرج و منار آن؛ به گمان زیاد این مسجد، اولین مسجدی باشد كه در ایران ساخته شده باشد.
3- بررسی از دیدگاه تاریخی ۩
«ابو اسحاق ابراهیم اصطخری» در كتاب «مسالك و ممالك» خود، ناحیه یزد را بزرگترین ناحیه اصطخر خوره یا كوره (3) ۞ اصطخر یاد می كند و چهار شهر بزرگ این ناحیه را به ترتیب كثه، میبد، نایین و فهرج نام می برد. در جاییكه فاصله شهر ها را می گوید، از فهرج به كثه (4) ۞ را پنج فرسنگ و فاصله آنرا تا آبان (5) ۞، بیست و پنج فرسنگ می نویسد. در سایر كتب مسالك هم كمابیش همین گونه است و اغلب آنها از اصطخری نقل كرده اند؛ چون، برای نواحی فارس و نزدیك آن، اصطخری كه خود از مردم فارس بوده، مدارك معتبری دارد. نیز، اصطخری می گوید كه سه شهر از این چهار، مسجد جامع دارد؛ ولی پس از آن، چهار شهر بهره و كثه و میبد و نایین را یاد می كند: "یزد، بزرگتر نواحی اصطخر باشد؛ سه جایگاه مسجد آدینه دارد: كثه و میبد و نایین و بهره." در متن عربی اصطخری، به جای بهره، فهرج نوشته؛ ولی مترجم كه از نثر روانش معلوم می شود از مردم همان حدود بوده، نام مصطلح محل را در حدود قرن چهارم و پنجم، «بهره» نوشته است.
«كثه»، شهرقدیم ناحیه یزد و كرسی آن ولایت بوده است. ویرانه های آن در زیر ریگ روان، پنهان است. بعضی، این شهر را با شهر كنونی یزد، یكی می انگارند ولی شهر فعلی یزد، از آغاز قرن پنجم، رو به آبادی می رود و جای كثه را می گیرد.
در كتب فرهنگ و لغت نامه ها، در برابر نام «فهرج»، نوشته شده كه این نام صورت معرب «بهره» است و سه شهر، یكی در عراق، دیگری در بلوچستان و سومی هم كه معروف است، همان بهره یا فهرج یزد از ناحیه یزد اصطخر خوره است و چنانچه می دانیم، فهرج در بخش سریزد واقع شده و در واقع دروازه ناحیه یزد است.
|
نمای سرو قدیمی ای كه در حیاط شهدای فهرج است؛ قبور در دو اطاق متصل به هم قرار دارد و مورد طواف و نذورات و صدقات و زیارت مردم است؛ قبر ها متعلق به فرماندهان و سپاهیان لشكر اول اعراب می باشد. ایرج افشار؛ كتاب یادگار های یزد
در روزنامه اطلاعات، از قول آقای «یحیی نواب» كه از فرهنگیان دانشمند یزد هستند، نوشته شه بود كه نام كهن فهرج، «پهرشت» به معنی نهانگاه بوده و نگارنده در این چند ماه، سعادت آن را نیافت تا با آقای نواب ملاقات كند یا در این باره چیزی از ایشان بپرسد. امید آن است عنایتی بفرمایند و توضیح بیشتری در این مورد برای مجله باستانشناسی و هنر ایران بفرستند كه بینهایت موجب سپاسگزاری خواهد شد.
در هر صورت، اگر فهرج را معرب بهره یا پهرشت، پهله یا فهله هم بدانیم، همه را می توان نامی از برای پناهگاه و محل اجتماع و بالاخره شهر و خانه و آبادانی دانست. چه نظایر این نام، كثه، آوه، شبستان، چپر و جز آن نیز همه تقریباً معنای سرپوشیده و نهانخانه و پناهگاه می دهد. (6) ۞
در میان مآخذی كه از فهرج یزد نام می برند، «تاریخ یزد» تالیف «جعفر بن محمد جعفری»، بیش از همه از آن نوشته است و در اینجا از همان كتاب كه به اهتمام آقای «ایرج افشار»، از طرف «بنگاه ترجمه و نشر كتاب»، چاپ و منتشر شده می آوریم:
"چون سلطنت به یزدجرد بن شهریار رسید و تمام لشكر اسلام به حرب یزدجرد آمدند و سعد وقاص به مداین آمد، یزدجرد بگریخت و به جلولا رفت و لشكر اسلام از پس او به جلولا رفتند و یزدجرد به راه یزد، به خراسان رفت و «مالك ذئب» و «مالك بن عمرو» از عقب یزدجرد به خراسان رفتند و در چهارده طبس، مالك ذئب و مالك عمرو وفات كردند و مدفن ایشان در طبس، مشهور است و لشكر اسلام چون بازگشتند از خراسان، در بیابان، اشتران راه غلط كردند و بسیاری از ایشان در آن بیابان از تشنگی هلاك شدند و به زحمت بسیار به قصبه فهرج رسیدند. و فهرجیان بر ایشان شبیخون زدند و صاحب رایت امیر المومنین و امام المتقین علی بن ابیطالب، «عبد الله بن احمد بن ابو الیسر بن عبد الله بن تمیمی» را و «حویطب بن هانی» و «عمر بن عامل» را شهید كردند و قبور ایشان در فهرج مشور است و باقی كه مانده بودند، به طرف مدینه باز رفتند و چون یزدجرد به خراسان رفت، گنج خود برگرفت كه نزد خاقان ترك رود. لشكر، او را تاراج كردند و او از میانه گریخت و به آسیایی رفت. آسیابان، طمع در جامه های او كرد و یزدجرد را هلاك كرد.
و چون زمان عثمان شد، لشكری با سعید، پسر خود، و «قثم بن عباس» به طرف نیشابور فرستاد و جزیه (7) ۞ مقرر كردند و باز گردیدند و به یزد آمدند. اهل آن دیار به اسلام آمدند و لشكر به جانب فهرج بردند و قتل زیاد كردند و قوم تازیان و بنی تمیم در یزد مقیم شدند و تمام مجوسان یزد جزیه قبول كردند. ..."
|
سپاه اعراب در نبرد اول پس از پیروزی نسبی، به دنبال دستگیری یزدگرد سوم راهی خراسان شد كه در بیابان های مركزی ایران به علت تفاوتی كه با بیابان های عربستان دارد، راه و آب گم كرد و بازگشت و به زحمت خود را به فهرج از توابع مهریز در یزد رساند. نمایی از فیلم message با كارگزدانی مصطفی عقاد این یك تصویر تزیینی است. |
جعفری طبق معمول از ماخذ خود ذكر نكرده و برای روایات دیگری هم كه درباره فتح یزد و فهرج هست مانند اینكه وحشی، قاتل حمزه سید الشهدا هم در فهرج كشته شده یا اینكه وی جد وحشی، شاعر شیرین سخن بافق بوده و غیره، سندی در دست نداریم كه معتبر باشد. ولی چیزی كه هست، در بیرون فهرج، چند بقعه بسیار كهن هست كه زیارتگاه مردم آن حدود می باشد و به «شهدای فهرج» مشهور شده و می گویند معروفترین شهیدان، خواهر زاده حضرت امیر المومنین علی -ع- می باشد و سرو كهنی دارد كه متاسفانه خشك شده و مجموعه این زیارتگاه، با اینكه قسمت اعظم آن ویران شده، در دل دشت، شكوه و زیبایی چشمگیری دارد.
4- بررسی از دیدگاه جغرافیایی ۩
پیش، گفتیم كه این اثر را از لحاظ سبك معماری و طرح، می توانیم كهنترین مسجدی بدانیم كه در ایران زمین ساخته شده است؛ و كافی است كسی كه با معماری ایران، آشنایی اندكی داشته باشد، طرح ها و تصاویر آن را ببیند و بی هیچ شرح و تفسیری، این حقیقت را دریابد. با این همه، از لحاظ تاریخی هم با مقایسه آنچه در كتب تاریخی و جغرافیایی آمده، می توانیم این نظر را مدلل كنیم. چنانكه پیش از این یاد شد، اصطخری، مورخ و جغرافیا نویس میانه سده چهارم، می گوید: "سه شهر ناحیه یزد مسجد دارد." و آنگاه نام چهار شهر كثه، میبد، نایین و بهره یا در متن عربی، فهرج را می آورد.
|
نقشه راه و مكان چهار شهر بزرگ شهرستان یزد از استان اصطخر یعنی كثه (یزد)، میبد، نایین و فهرج كه به گفته اصطخری در مسالك و ممالك صاحب مسجد جامع نیز می باشند. |
كثه مركز یزد كه اكنون در دل ریگ های روان پنهان شده، به گفته اصطخری، مسجد جامع و منبر دارد؛ یعنی امیر نشین است. و باز به گفته هم او، دو در آهنین دارد، یكی باب المسجد و دیگری دروازه ایزد یا شاید یزد. مسجد جامع نایین را هم می شناسم؛ كه قسمت اصلی و كهن آن مسلماً در زمان اصطخری وجود داشته و شاید قسمت های نوی آن در آن زمان وی یا پس از آن الحاق شده است. می ماند یك شهر دیگر از چهار شهر ناحیه یزد كه باید یا میبد یا فهرج باشد. ولی در میبد، مسجدی كهن كه بتواند در زمان اصطخری وجود داشته باشد، سراغ نداریم.
|
نمای مناره مسجد جامع فهرج از درون تكیه یا حسینه فهرج؛ مناره جزو بنای اولیه مسجد نبوده و بعد ها به آن اضافه شده است.
كهن ترین مسجد آبادی های میبد كه می تواند در زمان اصطخری هم وجود داشته باشد، مسجد بشنیغان است كه با مختصر توجهی به طرح، می توان تشخیص داد این بنا در اصل مسجد نبوده و برای مسجد ساخته نشده است. در گوشه ایوان كوچك و كم دهانه آن، چهارطاقی كهنی است كه ماهیت خود را به خوبی نشان می دهد و به هیچ وجه شبیه به مسجد، آن هم مسجد ساده سده های نخستین اسلام نیست و ضمناً نام بشنیغ كه لهجه دیگری از گشنیك و القاب آتش است، احتمال وجود آتشكده معتبری را در آن محل به شدت تقویت می كند. میبد یا میگذ كه امروز هم میچد گفته می شود و متاسفانه به تصور اینكه این لفظ، عامیانه و غلط است، آنرا مهریجرد كرده اند، یكی از شهر های كرانه دریاچه ساوه است كه به تصریح كلیه كتب مسالك، تا نهصد سال پیش، تا نزدیكی یزد گسترده بوده است. میبد با موقعیت استثنایی خود در كنار دریاچه مركزی و بر كران دشت پهناور كویر و با نارین قلعه و دژ استواری كه داشته كه متاسفانه اخیراً با خیابانی به دو نیم شده، در زمان فرمانروایی ساسانیان و سال ها پس از آن، اهمیت خاصی داشته و در این شهر سكه می زدند و سكه های ضرب شده در میبد هنوز موجود است. خاندان های نام آوری در این شهر بوده كه از میان آنها كسی چون «رشید الدین میبدی»، مفسر معروف و «شیخ الاسلام محمد بن احمد بن مهر ایزد» برخاسته اند. چنین شهری، مسلماً دارای آتشكده ها و بغستان (8) ۞ های باشكوهی بوده است؛ به ویژه بغستان آناهیتا، بانوی آب و باروری، كه به سادگی می توانسته است پس از اسلام به مسجد تبدیل شود. و همچنین، به دشواری می توان پذیرفت كه مردم چنین شهری، بی هیچ پایداری، در برابر سپاه تازی سر فرود آورده باشند؛ چنانكه می دانیم، نام نیای سوم المیبدی، مفسر معروف، هنوز مهرایزد بوده و به روایتی، پیامبر -ص- ما را به خواب دیده و اسلام آورده است.
بنابراین، در میبد بر خلاف فهرج، احتمال احداث مسجدی با طرح خاص مسجد در صدر اسلام به دشواری می رود. كما اینكه طرح قسمت اصلی مسجد جامع نایین هم كاملاً طرح خاص مسجد نیست و به مهرابه محمدیه كه در محمدیه، آبادی نزدیك نایین است كه آن هم در همان روزگار، تبدیل به مسجد شده و اكنون به مسجد محمدیه معروف است، بیشتر شباهت دارد. در صورتیكه مسجد جامع فهرج، با طرح خاص خود، فقط برای مسجد ساخته شده؛ ولی معماری آن كاملاً ساسانی است و مساجدی كه طرح مهرابه دارد و شاید یكی دو قرن پس از آن ساخته شده مانند مساجد نایین و محمدیه و بشنیغان كه شاید در قرن هشتم به مسجد تبدیل شده باشد، دارای سبك معماری ساسانی نیست و به جای قوس های ناری و طاق های آهنگ، درگاه های جناغی و طاق تویزه و خوانچه و چهاربخش دارد؛ به خصوص در قسمت های الحاقی جامع نایین كه پوشش بسیار كوتاه غرفه های زنانه آن، درست مشخِص سبك معماری خاصی است كه اسلام می خواسته و می پذیرفته است.
5- موخره ۩
مسجد جامع فهرج، اكنون به ثبت تاریخی رسیده است و امیدواریم با كاوش هایی كه در پیرامون آن به عمل خواهد آمد، چیز های تازه و ارزنده ای به دست آید و گوشه ای از تاریخ تاریك معماری ایران را در سده های نخستین هجری، روشن كند. ناچار به توضیح است كه مسجد جامع فهرج در زیر خاك پنهان نبوده كه مثلاً نگارنده آن را كشف كرده باشد و یا بنا بر بعضی نوشته ها، آنرا بزرگترین كشف باستانشناسی بداند بلكه بنایی بوده است كه دیگران نیز بار ها دیده و شاید به قدمت بسیار آن هم پی برده باشند؛ منتهی نگارنده بنا به اقتضای شغل و حرفه خود، حد قدمت آنرا بر حسب تصادف شناخته و آنرا آورده است. |
|
كتاب یزدنامه در این كتاب مجموعه ای از مقالات و نوشته های مرتبط با یزد توسط ایرج افشار گرد آوری شده است. جلد اول این كتاب در 8 فصل نگاشته شده است. در فصل یزد نما مقاله «یزد در شعر فارسی» كه گزیده ای از اشعار علی بقا زاده (بقا)، محمدعلی ریاضی، مهربان خانی، عبدالحسین جلالیان و باقر دهقانی است و مقاله «یزدنما» اثر ایرج افشار قرار دارد. فصل كتاب شناسی شامل دو مقاله «تواریخ یزد» و «كتاب شناسی یزد» از ایرج افشار است. در فصل متون پیشینه سه مقاله «بخشی از منتخب التواریخ معینی» به تصحیح ژان اوپن، «بخشی از جلد دوم جامع مفیدی» به كوشش ایرج افشار و «تاریخ یزد در تذكره جلالی عبدالغفور طاهری» به كوشش ایرج افشار آمده است. در فصل پژوهش های تاریخی مقالات «كاكویان یزد» اثر ا. بوسورث با ترجمه پرویز اذكایی، «یادداشت هایی درباره كاكویان و اتابكان» اثر ایرج افشار، «دروازه های نهصد و سی ساله» اثر جواد مجتهد زاده صهبا و عباس اقبال، «رشید الدین فضل الله همدانی وزیر و یزد» نوشته ایرج افشار، «كشاورزی یزد در قرن هفتم» اثر رشید الدین فضل الله همدانی، «حمایت ها یك خانواده بزرگ یزدی در عصر ایلخانان» اثر ژان اوبن با ترجمه ع. روحبخشان، «قضیه پول حاجی احمد افشار» نوشته محمد جعفر خورموجی و «فتنه استاد محمد بنا در یزد» نوشته یحیی نواب آمده است. فصل باستان شناسی و آثار باستانی شامل مقالاتی است چون «مسجد جامع فهرج» اثر مهندس محمد كریم پیرنیا، «بادگیر پدیده ای زیبا و سهل و ممتنع» نوشته محمد تقی مصطفوی، «بادگیر های یزد و اسلوب ساختی آنها» از علی اصغر شریعت زاده، «دخمه های زرتشتیان» اثر حسین مسرت، «ساختمان های یزد از دوره اتابكان تا روزگار تیموریان» نوشته ایرج افشار و «فهرست مهمترین آثار تاریخی یزد و دوره شهر» اثر ایرج افشار. در فصل جغرافیا و سفرنامه دو مقاله «خاك یزد» از گروه آموزشی جغرافیای یزد و «یزد در سفرنامه ریچاردز» نوشته دكتر محسن صبا آمده است. فصل فرهنگ و ادبیات شامل این مقالات است: «مولانا شرف الدین علی یزدی» نوشته علی اصغر حكمت، «قصیده شهاب ترشیزی درباره یزد» از محمد قهرمان، «جیحون یزدی» نوشته حبیب یغمایی، «عبدالوهاب طراز یزدی» نوشته علی باقرزاده (بقا)، «انجمن های ادبی یزد» نوشته اكبر قلمسیاه، «سرگرمی ها و بازی هایپشین یزد» نوشته علی اكبر شریعتی و «روزنامه های یزد» نوشته حسین مسرت. فصل آخر با عنوان عكس، سند و تصویر شامل تصاویری قدیمی از یزد با توضیح ایرج افشار می باشد. |
|
|
|
دیدگاه های خوانندگان درباره این مقاله: | 5 دیدگاه واپسین از 5 دیدگاه |
ali boood tavana bovad har ke inghadr dana bovad.booos 1/20/2010 6:32:31 PM
خیلی عالی بود 11/5/2010 12:45:09 AM
خوبه، فوق العاده است. 10/18/2011 2:20:30 PM
خواسته من را براورده نكردنمره2 بهش میذهم 10/19/2012 4:46:30 PM
فاطمه دانش | fda...@yahoo.com |
از مقاله ارزنده پدر علم معماری استاد پیرنیا تشكر می كنم و مقاله دكتر اولیاء نیز كه تكمیل كننده معرفی مسجد جامع فهرج یزد را نیز قابل تقدیر می دانم. از انتخاب ومعرفی این مسجد كهن و مقاله ارزنده سپاس می نمایم. 11/30/2013 12:26:02 PM |
|
هنگام چاپ: 5/26/2008 5:22:03 PM | امتیاز: 3.89 از 5 در 72 رای | شمار بازدید: 107535 | شمار دیدگاه: 5 |
|
|