1- چكيده
بافت هاي تاريخي شهر ها جزيي از سرمايه ملي و فرهنگي كشور هستند كه نه تنها به لحاظ زيبايي شناختي و تداوم خاطرات جمعي و هويت بخشي شهر هاي ما ارزشمند هستند، بلكه محل سكونت و معيشت ميليون ها نفر محسوب مي شوند. با اين حال، اين بافت ها داراي ويژگي هاي منفي اي همچون آشفتگي سيما و منظر، عدم دسترسي مناسب، كمبود تاسيسات و تجهيزات شهري، آشفتگي در ساختار اقتصادي و اجتماعي و فرسودگي كالبدي - سازه اي نيز هستند كه منجر به تخليه جمعيت زيادي از اين بافت ها شده است.
تحقيق حاضر با هدف شناخت و تحليل مسايل و مشكلات بافت تاريخي «شهر اردكان» در زمينه هاي مديريتي، اقتصادي، اجتماعي و كالبدي انجام شده است.
اين تحقيق بر روش تحليلي استوار بوده و از شيوه كار اسنادي و ميداني و جمع آوري اطلاعات از طريق پرسش نامه استفاده شده است. همچنين با بهره گيري از روش هاي آماري و داده هاي موجود به ويژه داده هاي سرشماري عمومي نفوس و مسكن، با تكنيك AHP مخفف Analutical Hierarchy Process (فرآيند تحليل سلسله مراتبي) و «نرم افزار Expert Choice» مسايل و مشكلات شناسايي شده، تحليل، و راهبرد هاي لازم براي مرمت و احياي بافت ارايه شده است.
نتايج بررسي ها نشان مي دهد به دليل فقدان برنامه ريزي و ضعف مديريت، از فرصت هاي مناسب در بافت استفاده نشده و با احداث شهرك هاي حاشيه اي و گسترش افقي و بي رويه شهر به خصوص در ضلع جنوب غرب و ايجاد تاسيسات و زير ساخت هاي اصلي در شهرك ها و خارج نمودن تدريجي اداره ها از مركز شهر، زمينه تشديد جريان ترك در بافت فراهم آمده است؛ به طوري كه پس از اجراي مدل و تكنيك ذكر شده مشخص شد كه 51.6 درصد از راهكار ها، حفظ بافت را در مقابل تخريب بنا هاي قديمي فاقد ارزش تجويز مي نمايد. اما با جريان تخريبي بافت و بي توجهي مديران، در آينده، راهكار هاي تخريب بافت بر راهكار هاي حفظ آن غلبه خواهد يافت.
واژگان كليدي: بافت تاريخي، مرمت، احياي بافت، تكنيك AHP، شهر اردكان.
2- مقدمه
3- بيان مسيله
4- تعيين اهداف
5- روش پژوهش
6- معرفي بافت تاريخي اردكان
شهر اردكان در محدوده شمالي استان يزد و در «شهرستان اردكان» قرار دارد. از شمال و غرب به «استان اصفهان»، از شرق به «شهرستان طبس» و از جنوب به شهرستان هاي «بافق»، «ميبد» و يزد محدود مي شود. شهر اردكان تا اوايل «دوره پهلوي» در مسير اصلي قرار نداشت. بعد از احداث راه شوسه در سال 1309 شمسي، اردكان در مسير اصلي شمال به جنوب قرار گرفت. پس از آن، راه هاي ارتباطي اي چون راه «اردكان - شاهرود»، «اردكان - اصفهان»، «اردكان - مشهد» و «اردكان - تهران» به وجود آمد. به علت وجود «شيركوه» در جنوب غربي و «كوه ها خرانق» در شرق، جهت شيب براي حفر قنوات در اين جهات مي باشد كه اين مهم، امكان سكونت را فراهم ساخته و هسته ابتدايي شهر در اين وضعيت شكل گرفت. («قادري»، 1385: 123)
در كتب تاريخي از اردكان در پيش از اسلام و حتي قرون اوليه اسلامي ذكري به ميان نيامده است. «آيتي» در «تاريخ يزد» مي نويسد: "متصور است كه اردكان پيش از اسلام يا وجود نداشته و يا جاي مهمي نبوده؛ ولي نظر به اين كه اردكان در عرض ميبد و «عقدا» است، از حيث موقعيت و به مراتب مقدم بر آن ها است." (آيتي، 1317: 138)
اردكان در قرون اوليه اسلامي پس از خشك شدن «درياي ساوه» و مساعد بودن رسوبات آن براي كشاورزي احداث گرديد و به احتمال زياد، حداقل دو رودخانه واقعي يا فصلي در اين منطقه جريان داشت كه يكي از شرق به غرب كه در كنار «زردك» فعلي عبور مي كرد و ديگري از جنوب به شمال كه از وسط شهر فعلي اردكان جريان داشت. ساكنان اوليه اين منطقه كه ظاهراً از افراد شهر هاي مجاور بودند، در كنار اين دو رودخانه مستقر شدند و احتمالاً زردك اولين محل مسكوني آنان بوده است. سپس به مرور زمان، آن جا تخليه گرديد و ساكنان آن در محل فعلي اردكان مسكن گزيدند. علت و تاريخ اين تغيير محل به درستي معلوم نيست. بعضي علت اين مهاجرت را جاري شدن آب شيرين در اردكان و خشك شدن قنوات زردك مي دانند.
رودخانه اي كه از جنوب به شمال جريان داشت از كنار قلعه شهر عبور مي كرد كه بعد «ميدان قلعه» نام گرفته است. وجه تسميه محل ديگري كه امروز «ميدان سنگ» نام دارد به جهت وجود تخته سنگ بزرگي در كنار رودخانه بود كه مردم با استفاده از آن به آب دسترسي پيدا مي كردند. همچنين مقابل تكيه فعلي «كوشك نو» پلي بر روي رودخانه احداث شده و تا چند سال قبل به «سر پل» مشهور بود. ظاهراً اين رودخانه پس از عبور از پل به «محله علي بيگ» جريان مي يافت و «كوچه علي بيگ» بعد از ميدان به طرف شمال، در مسير آن رودخانه قرار گرفته است. پس از خشك شدن رودخانه، براي دسترسي به آب در ضلع غربي قلعه، چاه كم عمقي حفر كردند كه به آن جا «ميدان چرخاب» مي گفتند. به مرور زمان پس از خشكيدن چشمه ها، مردم ناگزير به احداث قنات گرديدند. («سپهري اردكاني»، 1374: 29)
عمده شهرت اردكان مربوط به قرن هفتم هجري قمري در جريان مسافرت شخصي به نام «شيخ تقي الدين دادا محمد» به اردكان است. شيخ كه در سال 640 ه.ق متولد شده بود يكي از مريدان «شيخ انداديان» بود كه به دستور پير خود راهي اردكان گرديد.
در «وقف نامه جامع الخيرات» كه در سال 735 ه.ق تنظيم گرديده، از اردكان به عنوان قريه اي نام برده شده كه داراي قنوات و محلات متعدد است و براي بعضي از آن ها لفظ قديم به كار برده شده كه اين نشانگر قدمت اردكان قبل از قرن هشتم است.
در اوايل قرن دهم، مسجد بزرگ «زير ده» در شمال قريه اردكان بنا گرديد و به «مسجد زير ده سفلي» مشهور شد. قسمت تابستاني كه بسيار كوچك هم بود با آب انبار روبروي آن در سال 989 ه.ق به پايان رسيد. سپس شبستان نسبتاً مفصلي در جنب آن بنا گرديد. چهار قطعه كاشي باقي مانده از آن زمان كه فعلاً جنب محراب مسجد زير ده نصب است مربوط به سال 1017 ه.ق است.
در قرن سيزدهم، بعد از شكست خوردن «لطف علي خان»، شاه «قاجار» در سال 1336 ه.ق «محمد ولي ميرزاي قاجار» را به حكومت يزد منصوب كرد و از طرف او «حاجي ميرزا محمد خان قزويني» به عنوان نايب الحكومه قصبه اردكان انتخاب گرديد. پس از او «ميرزا مهدي قلي وزير» و «محمد كريم خان» -برادر «عبد الرضا خان»- به حكومت اردكان رسيدند. در دوره مشروطه، بزرگان و اعيان اردكان از مشروطه جانب داري كردند. در سال 1330 ه.ق به علت ضعف دولت مركزي و بي توجهي خان يزد، «نايب حسين كاشي» -ياغي معروف- و پسر بزرگش -«ماشاء الله خان»- پس از يك ماه حكومت در يزد به دستور دولت مركزي، يزد را تخليه و در 16 ذي القعده وارد اردكان شدند و پس از 10 روز توقف در اردكان با آمدن «سردار فاتح» اين شهر را ترك كردند.
به طور كلي مراحل گسترش اردكان بدين صورت بوده است كه ساكنان اردكان فعلي پس از ترك روستاي زردك كه در 10 كيلو متري شمال اردكان واقع شده است، به دلايل نامعلومي در محل ميدان قلعه ساكن شدند. سپس منطقه از شكل قلعه خارج و حالت روستايي به خود گرفت. بر اثر ازدياد جمعيت و مهاجرت به منطقه، بافت محل در شمال به مسجد زير ده و در جنوب به «ميدان بالا ده» منتهي شد.
در مرحله سوم، اردكان از حالت روستايي خارج و شكل شهر به خود گرفت كه بر اثر ازدياد جمعيت و توسعه و گسترش بافت، عناصر شاخص شهري اي در آن به وجود آمد. در اين مرحله، مدرسه، مسجد، حمام، آب انبار و كاروانسرا و بازار در كنار يكديگر شكل گرفتند و بافت را از حالت روستايي خارج كردند.
در مرحله چهارم، بافت تاريخي فعلي شكل گرفت. تاريخ آخرين حصار كشي نيز كاملاً معلوم نيست. به احتمال زياد مرحله چهارم و ديوار دفاعي شهر در اواخر «دوره صفويه» ايجاد شده است؛ چون در دوره «نادر شاه افشار» وجود داشته و در «دوره قاجاريه» نيز به دستور «حسين كاشي» مرمت و باز سازي شد. بافت تاريخي اردكان در اين مرحله تكميل و بسته شده است. بعد از اين مرحله، شهر در خارج از اين محدوده، گسترش و توسعه پيدا كرد. بيش ترين توسعه خارج از حصار بعد از سال 1338 صورت گرفت. در سال 1338 خيابان كشي هاي داخل بافت شروع شد. («سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري»، 1381: 59) ساير ويژگي هاي بافت تاريخي شهر اردكان به اجمال در جدول هاي شماره 1 تا 6 آورده شده است.
7- تحليل مسايل و مشكلات
8- كاربرد تكنيك AHP و ارايه راهبرد ها
9- فهرست كلي ريز مشكلات
10- جمع بندي مشكلات
11- راهكار ها
12- جمع بندي و ارايه راهكار هاي پيشنهادي
با عنايت به مشكلات مديريتي، اجتماعي، اقتصادي و كالبدي، راهكار هاي لازم ارايه گرديد كه در نهايت پس از اجراي مدل در نرم افزار، راهكار هاي كالبدي با 33.3 درصد، اجتماعي و مديريتي هر كدام با 25.9 درصد و راهكار هاي اقتصادي با 14.8 درصد تاثير گذاري در كل گزينه، حفظ بافت را با 51.6 درصد و در مقابل، تخريب بنا هاي قديمي فاقد ارزش را با 48.4 درصد تجويز مي كند.
بايد توجه داشت انتخاب به دست آمده در اين تحليل از امتياز حاكميت مطلق برخوردار نيست؛ زيرا امتياز گزينه، تنها اندكي بيش تر از گزينه ديگر است و تقريباً مي توان آن دو را برابر فرض كرد.
آن چه مسلم است بافت تاريخي شهر اردكان با توجه به احداث شهرك هاي حاشيه اي به خصوص در ضلع جنوب غربي به صورت افقي به شدت گسترش يافته و هم اكنون ادامه دارد. همچنين ايجاد تاسيسات و زير ساخت هاي اصلي شهر در آن نواحي و به دور از محدوده شهر و نيز خارج نمودن تدريجي اداره هاي دولتي از محدوده مركزي شهر و انتقال آن ها به سايت مجتمع اداره ها در توسعه آتي شهر، ناخواسته، زمينه تشديد جريان ترك ساكنان بافت را فراهم مي كند و افراد كم درآمد جايگزين آن ها خواهند شد. از اين رو، بسياري از مشكلات به خصوص مسايل اجتماعي در بافت ماندگار مي شود. با توجه به اين جريان، حفظ مجموعه باارزش و تخريب و نوسازي مابقي بنا هاي فاقد ارزش با برنامه ريزي ميان مدت و يا دراز مدت ارجحيت دارد.
مجموعه راهكار هاي پيشنهادي اي كه از بررسي مدل و بر حسب مسايل و مشكلات موجود تدوين و طراحي شدند، به 128 مورد مي رسند كه برخي از آن ها تكراري است و هر كد مشكل داراي يك يا چند راهكار است. اين راهكار ها در 29 عنوان جمع بندي شده اند كه در جدول شماره 11 به عنوان جمع بندي مباحث اين مقاله ارايه مي شود:
1- شناسايي و مجزا كردن تمام ابنيه و محور ها و مجموعه هاي باارزش و تاريخي و ارجاع امور به سازمان مربوطه. 2- پيشنهاد و تصويب ضوابط خاص در برخورد با بافت هاي فرسوده بر اساس شرايط، نوع و ميزان فرسودگي با تكيه بر شرايط و ميزان تامين ايمني ساكنان بافت. 3- پيشنهاد و تصويب قوانين مبني بر الزام سازمان ها و دستگاه هاي مرتبط با مديريت شهري براي به كار گيري نيروي متخصص و بومي در امور برنامه ريزي و طراحي شهري. 4- حمايت از تشكيل سازمان هاي مردم نهاد (NGO) در بافت به منظور انتقال مسايل و مشكلات و نظر ساكنان به مسيولان مديريت شهري و توجه به تاثير آن ها در تصميم اتخاذ شده. 5- الزام دستگاه ها و سازمان هاي مرتبط با مديريت شهري به بررسي تجارب شهر ها و كشور هاي ديگر در برخورد با بافت تاريخي و انطباق آن با بافت شهر مورد نظر و تعيين راهكار هاي بهينه. 6- استفاده از فضا هاي مخروبه و رها شده به منظور تامين سرانه فضاي سبز و كاربري هاي عمومي ديگر شهري در محلات بافت. 7- تغيير كاربري ابنيه و بنا هاي قديمي اي كه كاربري آن ها منسوخ شده مانند آب انبار ها، كاروانسرا ها، حمام هاي عمومي و ... به كاربري هاي مورد لزوم و عمومي بافت. 8- احداث ميدان ها با المان هاي يادماني، فضا هاي باز و سبز و مبلمان شهري مناسب و متناسب براي دلپذير نمودن محيط. 9- مرمت و احياي بنا هايي كه قابليت زندگي و استحكام را داشته باشند. 10- تخريب و نوسازي بنا هاي غير قابل مرمت و جايگزيني آن ها با ابنيه مقاوم و كارآمد. 11- اجراي طرح هاي بدنه سازي متناسب با بافت براي ايجاد مطلوبيت منظر و سيماي معابر و ميادين. 12- ايجاد مراكز خريد و محيط هاي تجاري خرده فروشي در بافت به منظور تامين نياز هاي ساكنان. 13- تامين مسير هاي دسترسي كارآمد به نقاط مختلف بافت براي تامين حداقل دسترسي سواره لازم، مديريت بحران و ورود خودرو ها و خدمات شهري به بافت. 14- تحقيقات و تامين خدمات براي افراد و خانوار هاي ساكن در محلات بافت. 15- تعيين شرايط مناسب و تسهيلات براي مالكاني كه زمين خود را به كاربري هاي مورد نياز تخصيص مي دهند. 16- تعيين جريمه و ضوابط براي الزام مالكان فضا هاي مخروبه و ناكارآمد به منظور سامان دهي فضاي مزبور. 17- طراحي شبكه هاي خدمات شهري مناسب براي بافت. 18- حمايت بيش تر و برقراري امكانات و تسهيلات بيش تر براي مدارس بافت. 19- تشكيل كلاس هاي سواد آموزي در مساجد، حسينيه ها و ارتقاي فرهنگ عمومي ساكنان. 20- ساخت واحد هاي مسكوني ارزان قيمت با كيفيت مناسب به جاي فضا هاي مخروبه و غير مفيد. 21- احداث خوابگاه هاي دانشجويي و يا كاربرد هاي مشابه در بافت. 22- آموزش و حمايت در احياي كارگاه هاي سنتي و صنايع دستي در بين ساكنان بافت. 23- ارايه تسهيلات و معافيت هاي خاص براي سرمايه گذاران بخش خدمات و صنايع در محلات بافت. 24- تخريب و نوسازي محدوده هاي قديمي، ولي فاقد ارزش تاريخي و فرهنگي. 25- استفاده از تكنيك هاي ساخت بنا با استفاده از سازه هاي سبك، مقاوم و ترويج فرهنگ آن. 26- الزام مالكان به تامين نماي مطلوب براي ساختمان. 27- الزام مالكان به تامين نكات ايمني سازه خود و در صورت لزوم تعمير و تقويت آن. 28- الزام مالكان به تامين شرايط بهداشتي و رفاهي در حد متعارف جامعه براي ملك خود. 29- انجام كنترل هاي بهداشتي و ارايه خدمات مبارزه با حيوانات و حشرات موذي. |