1- چكيده
يكي از عوامل موثر در كاهش توان بيولوژيكي خاك و از بين رفتن پوشش گياهي و نهايتاً ايجاد شرايط مناسب جهت توسعه بيابان، شور شدن خاك مي باشد.
جهت بررسي اثر آبياري بر شور شدن خاك «دشت يزد اردكان»، منطقه اي در شمال «اردكان» مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا اطلاعات منطقه اعم از زمين شناسي، توپوگرافي، اقليم، منابع آب، كشاورزي و ... مورد بررسي قرار گرفت و سپس 8 واحد مطالعاتي كه هر كدام داراي منبع آب مجزا با كيفيت متفاوتي از يكديگر بودند مشخص شد. در هر كدام از اين واحد ها در سه تيمار اراضي باغي، اراضي زراعي و اراضي باير در سه عمق 0 تا 30، 30 تا 60 و 60 تا 90 سانتي متري خاك اقدام به حفر پروفيل گرديد.
اين مسيله در هر واحد با سه تكرار صورت گرفت. نمونه ها به آزمايشگاه ارسال گرديد و نتايج حاصله نشان داد كه گر چه آبياري با آب شور در منطقه به تدريج سبب شور شدن خاك گشته و نوع نمك آب آبياري و خاك منطقه نيز يكي مي باشد، اما به طور كلي ميزان هدايت الكتريكي عصاره اشباع خاك در مناطق مورد مطالعه در اراضي باير در مقايسه با اراضي باغي و زراعي نشان مي دهد كه آبياري سبب كاهش شوري در اين مناطق شده است و EC اراضي تحت آبياري نسبت به اراضي باير به مقدار قابل ملاحظه اي كاهش يافته است.
از طرف ديگر نيز ميزان EC در اعماق پايين تر بيشتر از سطح خاك مي باشد. اين مسيله نشانگر نقش آبشويي و زهكشي املاح و عناصر توسط آب آبياري به اعماق و در نتيجه كاهش شوري خاك مي باشد. در مناطقي كه شوري اوليه خاك بالا باشد، آبياري مي تواند نقش اصلاح كننده شوري خاك را داشته باشد.
واژگان كليدي: شوري، آبياري، دشت يزد اردكان، EC.
2- مقدمه
3- مواد و روش ها
3-1- موقعيت منطقه مورد مطالعه
3-2- مراحل تحقيق
3-2-1- مطالعات كتابخانه اي
3-2-2- مطالعات صحرايي
3-2-3- مطالعات آزمايشگاهي
3-2-4- مطالعات آماري
4- نتايج و بحث
4-1- وضعيت آب منطقه
4-1-1- منابع آب سطحي
4-1-2- منابع آب زيرزميني
4-2- كيفيت آب دشت يزد اردكان
4-3- وضعيت خاك منطقه
5- نتيجه گيري
با توجه جدول 13 و شوري آب مورد استفاده كشاورزي در منطقه مورد مطالعه و مقايسه EC آب هر منطقه با EC خاك همان منطقه در سه تيمار مختلف به اين نتيجه مي رسيم كه گر چه آبياري سبب شستشوي املاح و زهكشي شده و با انتقال املاح به اعماق به مقدار قابل توجهي از شوري خاك در اراضي زراعي در مقايسه با اراضي باير مي كاهد، ولي در مورد استثناي «راحت آباد»، مشكل كم آبي و نبود آب كافي جهت آبشويي و طولاني بودن فاصله دو آبياري و دور آبياري سبب افزايش شوري خاك گشته است.
مورد ديگر استثناء، «منطقه چاه نيلي» مي باشد كه عليرغم شوري زياد آب آبياري، داراي شوري خاك بسيار پايين مي باشد كه اين مسيله به دليل ريگزار بودن منطقه با بافت كاملاً سبك بوده كه به اين ترتيب به دليل شرايط ويژه منطقه، داراي مشكل شوري نمي باشد. اما در عين حال عمليات آبشويي و زهكشي و انتقال املاح سبب بهبود شرايط خاك در مقايسه با همين خاك در اراضي باير شده و كشاورزي در جهت توسعه پايدار قرار دارد. در تحقيقات انجام شده مشخص شد كه كم آبي، تهديدي جدي براي اين مناطق بوده و در شرايط شوري زياد، اثر بسيار شديد تري به محصولات داشته و براي كشاورزي منطقه مشكل ساز مي باشد.
نوع نمك آب و خاك منطقه، از نوع كلريد سديم مي باشد كه غلظت بالاي اين عناصر در آب آبياري سبب افزايش آن در خاك گرديده و نوع نمك خاك، متاثر از كيفيت آب منطقه مي باشد. علاوه بر اين، كشت و كار در اراضي فارياب، سبب افزايش عناصر خاك از جمله فسفر و كربن آلي گرديده است. همچنين افزايش پتاسيم خاك كه مي تواند سبب مقاومت گياه به شوري خاك شود تحت تاثير پتاسيم آب آبياري مي باشد. با مطالعات انجام شده، بهترين و اقتصادي ترين راهكار بهره وري از منابع آب و خاك شور، شورورزي يا Haloculture مي باشد. شورورزي، بهره وري اقتصادي از اراضي شور با كشت گياهان مقاوم به شوري و با استفاده از منابع آب شور مي باشد.
در منطقه فوق نيز عمليات شورورزي در باغات پسته كه محصولي مقاوم به شوري مي باشد و در خاك شور مستقر شده و همچنين با آب آبياري با شوري بالا و حتي طبق استاندارد هاي جهاني غير قابل استفاده آبياري مي شود، انجام مي شود. نتايج فوق نشانگر اين است كه اگر شوري خاك از نوع شوري اوليه باشد، آبياري با آب شور سبب اصلاح شوري خواهد شد و شرايط را براي كشاورزي پايدار فراهم خواهد كرد. به اين شكل كه در منطقه فوق الذكر، باغات پسته اي با قدمت 50 ساله وجود داشته كه هنوز در حال محصول دهي بوده و در وضعيت خوبي مي باشند.
نكته قابل ذكر ديگر اينكه با بالا رفتن ميزان شوري آب آبياري، شوري اراضي تحت آبياري نيز بالا تر رفته و كيفيت آب بر شور شدن خاك موثر مي باشد. مسيله شوري ثانويه كه به دليل استفاده از آب هاي شور اتفاق مي افتد سبب افزايش نمك در خاك شده كه به منظور كنترل شوري به آبشويي بيشتري در منطقه ريشه نياز دارد. بالا بردن راندمان زهكشي، تاثير مهمي در رفع اين مشكل دارد. دور آبياري، بافت خاك، ميزان آب آبياري و زهكشي عواملي هستند كه در افزايش شوري خاك نقش دارند. به اين ترتيب منطقه مورد نظر با تهديد شوري ثانويه نيز روبرو بوده كه در اين زمينه نيازمند مديريت هاي لازم جهت جلوگيري از افزايش شوري خاك منطقه مي باشد.
The study of irrigation on soil salinity in case study of Yazd Ardakan plain
Abstract
Salinity has affected about 10% of world lands and damages due to salinity are recorded as 3 ha per minute. Due to geographic and climate conditions which is arid and semi arid, Iran is 5th among Asian countries. The central part of Iran and specially «Yazd province» is one of the major centers of salinity and dust damage and desertification. Salinity which is caused by human activities, especially agriculture & irrigation activities (secondary salinity) is differ from normal salinity and is the most important factor for desert developing in arid and semi arid lands.
An area in north of «Ardakan» was studied to find the irrigation effect on «Yazd Ardakan desert» salinity. At first, we collected the information about area, such as geology, topography, climate, water sources and agriculture. Then 8 study areas in three types (barren, agriculture and garden land) were sampled in 0 - 30, 30 - 60 and 60 - 90 cm.
We repeated for 3 times to collect more precious results and sent samples to laboratory. Results show that irrigation with salty water in area has caused salinity. But in general, the comparison between rate of electrical conductivity of saturation extract (ECe) in barren, garden and agricultural lands showed that irrigation decrease salinity in that area and its EC is very low.
On the other hand the rate of EC in depth is more. This matter shows the effect of leaching and drainage factors by irrigation on depth which lead to decrease salinity and so in those areas which the elementary salinity is high, irrigation can have a good effect on salinity.
Keywords: Irrigation, Salinity, Yazd Ardakan plain. |