1- چكيده
مفهوم اصلاح طلبي و تجدد خواهي يكي از موضوعات اصلي، گسترده و متنوع در «دوره مشروطه» بود و روشن فكران و مشروطه خواهان، هر كدام برداشتي خاص از آن داشتند، كه بعد ها تناقضات و مشكلات بسيار تاريخي، فرهنگي و سياسي ايجاد كرد.
«فرخي يزدي» نيز با توجه به گرايش هاي سياسي و انديشه هاي مسلكي و سبك انتقادي شديد خود، به طور جدي به اصلاحات زيربنايي و انقلاب فكري و اخذ علوم و فنون غربي مي انديشيد و در مبارزات سياسي و قلمي، بدان مي پرداخت. از اين رو بيشترين بسامد موضوعي سرمقالات وي «انتقادات مستقيم عليه حكومت و دولت خودكامه»، «مجلس پوشالي» و سپس «اصلاح طلبي، آرمان خواهي و نوگرايي» بود كه تا كنون تحقيقي مستقل در اين باره پديد نيامده است.
نگارنده در اين نوشتار مي كوشد بر اساس نتايج بازخواني و تجزيه و تحليل روزنامه ها، سرمقالات و اشعار «فرخي»، از سه منظر زير به نقد و بررسي ديدگاه هاي وي درباره اصلاح طلبي و نوگرايي بپردازد:
الف- موانع و مشكلات بر سر راه مشروطه خواهي، اصلاحات انقلابي و فكري. ب- ضرورت اصلاحات انقلابي و فكري و عوامل موثر در آن. ج- شيوه هاي نوگرايي و اخذ علوم و فنون غربي.
واژگان كليدي: مشروطيت، فرخي يزدي، مقالات و اشعار، اصلاح طلبي، نوگرايي غربي، اخذ علوم و فنون غربي، اولويت ها، آسيب ها.
2- مقدمه
3- موانع و مشكلات بر سر راه مشروطه خواهي، اصلاحات انقلابي و فكري
3-1- حكومت هاي مقتدر مركزي «فعال مايشايي» و دولت هاي اشرافي
3-2- مجلس هاي پوشالي
3-3- جهل و بي خبري و فساد و فقر عمومي
3-4- عدم آشنايي با وظايف اجتماعي و قانوني و نبودن شايسته سالاري و وجود منفعت طلبي
3-5- نبودن احزاب و گروه هاي مسلكي و با مرام مشخص و وجود اختلاف نظر ها درباره اصلاحات و مشروطيت
4- اصول اصلاحات انقلابي و فكري و عوامل موثر در آن
4-1- ضرورت آغاز اصلاحات از دولت
4-2- ضرورت اصلاحات اساسي و كسب آزادي و استقلال به دست مردم و با قدرت ملت
4-3- ضرورت انقلابي خونين براي ايجاد اصلاحات واقعي و تحولات فكري
4-4- ضرورت وجود احزاب داراي مسلك مشخص
5- شيوه هاي نوگرايي و اخذ علوم و فنون غربي
5-1- موانع و زمينه هاي نوگرايي
5-2- سرعت تحول و توجه به جغرافياي كلام و الگو گرفتن از ژاپن
5-3- اولويت ها و شيوه هاي نوگرايي و آشنايي با تمدن اروپايي
5-4- آسيب هاي تجدد گرايي
6- نتايج
1- مفهوم تجدد و نوگرايي به شيوه اروپايي در «دوره مشروطه»، به دليل نشناختن درست و برداشت هاي متفاوت، تناقضات و مشكلاتي بسيار ايجاد كرد.
2- بالا ترين بسامد موضوعي سرمقالات «فرخي» (بيش از 60%) دربرگيرنده مسايل مربوط به اصطلاحات گوناگون فكري، سياسي، اجتماعي و فرهنگي با نگاه تند انتقادي است.
3- حكومت هاي مقتدر و تمركز گرا، مجلس هاي پوشالي، جهل و بي خبري و فساد و فقر عمومي، قانون گريزي، نبودن شايسته سالاري و نظم اجتماعي و شهري و عدم وجود احزاب و گروه هاي سياسي از مهمترين موانع اصلاحات اساسي و نوگرايي به شيوه هاي غربي در ايران است.
4- اصلاحات اساسي بايد از طريق اقدامي قاطع، به دست مردم و به وسيله احزاب سياسي مشخص صورت بگيرد، تا با سرنگوني دولت متمركز به حكومت ملي بيانجامد.
5- تجدد و نوگرايي يك اصل ذاتي و طبيعي بشري است، با اين حال با موانع و برداشت هاي نادرست و آسيب هايي نيز روبرو مي شود.
6- «فرخي» مهم ترين موانع نوگرايي را عدم رشد فكري، اجتماعي، تربيتي و وجود جهل و بي خبري و خرافه زدگي عمومي، وضعيت مديريت و بي برنامگي هاي پيشروان تجدد در ايران مي داند.
7- مهم ترين اولويت در نوگرايي و اخذ فرهنگ و تمدن غربي، توجه به جغرافياي كلام، شناخت موقعيت و وضعيت ايران و الگو گرفتن از كشور هاي شرقي همانند ايران (ژاپن) و بررسي موانع و مشكلات و سپس تحول در جنبه هاي اجتماعي و مديريتي و فراهم كردن زمينه هاي آموزشي عمومي و برقراري آزادي هاي اجتماعي و سياسي و فعاليت احزاب سياسي است.
8- از مهم ترين آسيب هاي احتمالي در مسير تجدد گرايي عبارت است از: بي توجهي به فرهنگ بومي، نشناختن دقيق چهره حقيقي غرب، عدم بستر سازي اجتماعي و فرهنگي، تجدد و ترقي تحميلي و در رويارويي با تجدد گرايي و سنت خواهي پديده تقليد و تشبه. |