مقالهها | غول آباد؛ دانشنامهٔ مردمی یزد |
مهمان گرامی، خوش آمدید! - قلعه - | |
سفر به یزد در تابستان ۱۳۵۳ + مصاحبه/ معرفی فیلم | ||||||||||||||||
۱- پیش گفتاراین فیلم در تابستان ۱۹۷۴ (۱۳۵۳ ه.ش) توسط گونتر وایلند (۱) ساخته شده و دربارهٔ سفر او و دوستانش از شیراز به یزد و بازدید آنها از دخمههای زرتشتیان است. این فیلم با دوربین سوپر۸ فیلمبرداری شده و طول آن حدود چهار و نیم دقیقه است. سه قطعهٔ موسیقی ضربی سنتور نواختهٔ استاد فرامرز پایور و استاد حسین تهرانی (۲) و همچنین یک قطعهٔ موسیقی تکنوازی کمانچه نواختهٔ استاد علی اصغر بهاری، هنرمندانه انتخاب و روی فیلم گذاشته شده است. وایلند معلم، جهانگرد و مستندسازی آلمانی است. او بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۳ م (۱۳۴۶ تا ۱۳۶۲ ه.ش)، با برنامهریزی مناسب، با هزینهای کم و با ماشین خود از ۳۰ کشور در قارههای اروپا، آسیا و آفریقا بازدید کرد و از سفرهایش عکس و فیلم و گزارش تهیه کرد. او حدود ۱۴۰۰ روز در سفر بود و بیش از ۲۰۰۰۰۰ کیلومتر راه پیمود. او و یارش همچون پرندگانی مهاجر هر سال تابستان در مسیری سفر میکردند و پس از دو سه ماه به آشیانهاشان بازمیگشتند. او کار بزرگی را در زمینهٔ جغرافیای منطقهای در دههٔ ۱۹۷۰ م (۱۳۵۰ ه.ش) انجام داده و حاصل سفرهای خود را در قالب سفرنامه، عکس و فیلم در وبسایتش به زبان آلمانی منتشر کرده است. آثار او دارای ارزش هنری، نمایشی، تاریخی، جغرافیایی و انسانی است. | ||||||||||||||||
| ||||||||||||||||
برنامهٔ بزرگ او در سفرها، فیلمسازی بوده است. وی بخش کوچک و گزیدهای از فیلمهای سفر خود را در قالب ۸۰ فیلم کوتاه دیدنی منتشر کرده، که ۸ قطعه از آنها متعلق به ایران است؛ شامل فیلمهای: قم، اصفهان ۱، تخت جمشید، شیراز، بوشهر، یزد، مشهد و اصفهان ۲. همهٔ این فیلمها از کانال یوتیوبش قابل دیدن است. | ||||||||||||||||
۲- داستان فیلماین فیلم با صحنههایی از رستورانی بینراهی در سهراه سورمق آغاز میشود. گونتر و یارش به همراه زوجی آلمانی مسافران این سفر هستند که در شیراز تصمیم گرفتهاند برای بازدید از دخمههای زرتشتیان به یزد بیایند. آنها پس از خوردن ناهار به راه میافتند. با اینکه شنیده بودند راه هموار نیست، اما قابل قبول بوده و با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت در کویر نمک رانندگی میکنند. بعد از ظهر پس از گذشتن از کنار یخچال، وارد ابرکوه میشوند. پس از توقفی کوتاه در آنجا، دوباره به راه میافتند و با غروب خورشید، در کنار جاده اطراق میکنند. آنها پس از خوردن شام، شب را زیر آسمان پرستارهٔ کویر در ماشینهای خود میخوابند. فردا صبح پس از خوردن صبحانه به راه میافتند. با هزار زحمت به فراشاه (۳) میرسند. مردم با مهربانی و بچهها با کنجکاوی از ایشان استقبال میکنند. آنها پس از کمی توقف، نوشیدن لیموناد و خریدن یک قوطی چای هندی به سفرشان ادامه میدهند. | ||||||||||||||||
بالاخره به یزد میرسند و پیش از هر کاری به رستوران میروند و چلو کباب میخورند. پس از تعمیر ماشین و گشتی کوتاه در شهر در اطراف میدان مجسمه (۴) و خرید کمی خوراکی، بعد از ظهر به خارج از شهر و به سمت دخمههای یزد میروند. یک سوم پایانی فیلم مربوط به بازدید ایشان از دخمهها است. آنها از سراشیبی کوه دخمهٔ گلستان تا پشت درب آهنین بستهٔ دخمه بالا میروند. پایین که میآیند از دیدن تکههای استخوان آدم که همه جا پخش شده وحشتزده میشوند. هنگام رفتن، مردی سوار بر خر میرسد و آبانبار را به آنها نشان میدهند. آنها از پلکانش پایین میروند و در پاشیر از دیدن آب خنک و گوارایش شگفتزده میشوند و با آشامیدن آن خستگیاشان در میرود. آنها همهٔ مخازن آب خود را با آن آب پر میکنند و از همانجا به سمت نایین به راه میافتند. ۳- سخن پایانیبخش نخست سفرنامهٔ یزد را با جزییات و عکسهای اضافی از این برگه بخوانید. همچنین بخش دوم و جذاب آن را که در فیلم نیامده و مربوط به اطراق و گذراندن شب در کنار روستایی متروک و شنگرفته -احتمالاً جعفر آباد رستاق- است را نیز از این برگه بخوانید. | ||||||||||||||||
در ادامه، خوانندهٔ مصاحبه با گونتر وایلند باشید که با مهربانی و رویی گشاده مصاحبه را پذیرفت و به پرسشها پاسخ گفت. از گونتر و کانی (۵) سپاسگزاریم که صحنههایی تاریخی از این سرزمین را ثبت کردهاند و آرزومند بهترین آرزوها برایشان هستیم. | ||||||||||||||||
|