مردان يزدي
|
|
پيش گفتار
نقاشي «مردان يزدي»، كار استاد «ابو القاسم يزدي» -نقاش يزدي- است. امضاي ايشان با نوشته "عمل ابوالقاسم" در بالاي اين نقاشي نمايان است. سال تاريخ اين نقاشي نيز زير همان نوشته با رنگي پريده، 1319 ه.ق (1280 ه.ش) نگاشته شده است. البته از نوشته هاي تاريخ مي توان صفر 1319 (خرداد 1280) و يا 2 روز به صفر 1319 (28 ارديبهشت 1280) را هم خواند. اين نقاشي در كتاب «پنج سال زندگي در شهري ايراني» (1) نوشته «ناپير مالكلم» (2) -كشيش انگليسي و مبلغ مسيحي- به چاپ رسيده است. از اندازه اين نقاشي و فن نگارش آن سخني گفته نشده است. عنواني كه نويسنده كتاب براي اين نقاشي گذاشته «تيپ هاي يزدي ها» (3) است.
نويسنده داناي اين كتاب براي مصور ساختن كتاب خود، كشيدن اين نقاشي ها را به استاد ابوالقاسم يزدي سفارش مي داده است؛ البته همين نويسنده يا ديگر انگليسي هاي دوست و همكارش در يزد، دوربين عكاسي نيز داشته اند و عكس هايي چون عكس نامي «نخل برداري در ميدان امير چخماق» نيز از ايشان به يادگار مانده است. بي گمان اين نقاشي براي عكس برداري رنگي و چاپ رنگي به همراه اين كشيش به انگلستان باز گردانده شده است.
گويا جايي از اين نقاش و اين نقاشي، سخني گفته نشده است و از آن جا كه در موزه اي هم نيست از ديد پژوهشگران دور افتاده است. نام ابوالقاسم يزدي در «دانشنامه مشاهير يزد» هم نيامده است. البته اشخاص زيادي چون عالمي ديني، تاجري و ... در آن دوره بدين نام بوده اند. اميد است يزد پژوهان ايشان و كار هايشان را بشناسند و معرفي كنند.
نقاشي مردان يزدي
استاد ابوالقاسم يزدي در اين نقاشي، هشت تيپ يا گونه از مرداني كه در يزد آن دوران در شهر به چشم مي خورده اند را پاي ديوار باغ دلكشي نگاريده است. زبردستي، هنرمندي، تيز بيني و ريز بيني و ريز نگاري نقاش، از اين نقاشي، اثري را ساخته كه همآورد آن، در هيچ عكس و نگاره و مقاله و كتابي از آن دوران نيامده است. اين نقاشي به تنهايي با مقاله اي بزرگ و يا بخشي از يك كتاب تاريخ برابري مي كند؛ چرا كه اطلاعات فراواني را از يزد آن دوران به بيننده نشان مي دهد. حتي يك پژوهشگر نساجي، يك لباس شناس، يك معمار، يك دين پژوه، يك گياه شناس، يك متخصص ژنتيك، يك يزد شناس و ... نيز مي توانند به گونه ويژه و علمي از آن بهره ببرند. شايد هم به اميد خدا روزي يك فيلم ساز بزرگ يزدي پيدا شود و با كمك مردم و اين گونه عكس ها فيلم ديدني داستان هاي يزد قديم را بسازد.
|
برش هايي از نقاشي مردان يزدي و نمايش درشت تر چهره هاي مردان يزدي. ابوالقاسم يزدي |
از زيبايي هاي اين نقاشي، رنگارنگي لباس ها، گوناگوني اديان و مذاهب مردم يزد و پراكندگي اقوام در اين شهر است. ديگر اين كه همه پي كار و سخت كوشي براي تامين روزي پاك هستند. استاد ابوالقاسم يزدي نه نفر را در اين نگاره، كشيده است و نام آن ها را زير آن ها نوشته است. افراد نقاشي شده از سوي راست چنين اند: عرب، درويش، روغنگر، طفل يهودي، مرد يهودي، لر، حمال، مجوس و مقني. همچنين اين نگاره پر است از نكته هاي ريز؛ از دو لاقه بسته شده بر سر طناب حمال گرفته تا فلسفه كفش هاي لنگ به لنگ پيش گوي كليمي. شما هم اگر نكته را دريافتيد در زير همين مقاله با ديگر يزديان بازگو كنيد.
توضيحات نويسنده
نويسنده دانشور اين كتاب و سفارش دهنده اين نقاشي، متني براي توضيح اين نقاشي نوشته است كه نخست، ترجمه، و سپس متن اصلي آن خواهد آمد.
به فارسي و از راست به چپ:
1- عرب. مردان عرب گهگاه در يزد ديده مي شوند؛ اما آن ها هم مانند چاروادار (4) هاي لاري در حقيقت متعلق به اين شهر نيستند. 2- درويش يا فقير يا سايل مذهبي. 3- روغن فروش. او روغن ها را در كدو هاي حلوايي حمل مي كند. 4 و 5- يهودي، كه از روي كتابش دارد براي چاروادار پيشگويي مي كند. پسرش نيز با او است. 6- چاروادار يا قاطرچي اهل «لارستان» (5). اين مردان بسيار بزرگ هيكل، بيشتر وقت ها همراه كاروان ها به يزد مي آيند. 7- باربر. 8- رعيت پارسي (6) يا كشاورز با بيل خود. 9- مقني. او كسي است كه دالان هايي را در زمين مي كند تا بدان وسيله، آب از پاي كوه ها به شهر هايي كه در كف دشت ها است برسد. كيسه بزرگ چرميني كه در دست گرفته همان دلو است.
In English and from left to right:
1- A qanat maker. This is the man who digs the tunnels by which the water is brought from the base of the hills to the towns in the plain. The leather bag on his arm is a bucket. 2- A Parsi raiyat or agriculturist with his spade. 3- A porter. 4- A charvadar or muleteer from «Laristan». These very big men often come to Yezd with caravans. 5 & 6- A Jew, who is divining from his book for the charvadar. The Jew has his boy with him. 7- An oil seller. He carries the oil in gourds. 8- A darvish or religious mendicant. 9- An Arab. These are sometimes seen in Yezd, but like the Lari charvadar they do not really belong to the town. پاورقي: (1) Five years in a persian town (2) Napier Malcolm (3) Yezdi types (4) = چهار پا دار؛ مكاري؛ كسي كه اسب و الاغ و استر كرايه مي دهد يا اينكه با چهار پايان خود مسافر و بار را از اين شهر به آن شهر مي برد. (5) لارستان امروزه يكي از شهرستان هاي جنوبي استان فارس است كه مركز آن شهر لار است؛ اما در گذشته بخش زيادي از زمين ها و بنادر جنوب كشور را در بر داشته است. (6) زرتشتي
|
|
امتياز شما به اين مقاله چيست؟ |
ديدگاه شما درباره اين مقاله چيست؟ |
ديدگاه هاي خوانندگان درباره اين مقاله5 ديدگاه واپسين از 5 ديدگاه | سيد مصطفي ابوالقاسم | mosta...@yahoo.com |
كار قشنگي بود. 3/26/2011 1:51:14 PM
bebin khosh tip. 5/16/2011 1:01:14 PM
سلام به نظر من، اون آقايي كه شما به عنوان رعيت پارسي مطرح كردين، همونطور كه توي توضيحات خود هنرمند هم ذكر شده يك زرتشتيه و اون وسيله هم بيل نيست، بلكه يك جور آتش گردانه (وسيله حمل آتش)كه هنوز هم مشابهش رو مخصوصا توي مراسم مذهبي مربوط به آتش ميشه ديد. البته مطمئن نيستم ولي فكر مي كنم اينطوري باشه. 7/23/2011 4:46:08 PM
ممنون. اطلاعات خيلي جالب و خوبي بود. برايتان آرزوي موفقيت در ادامه راهتان دارم. 1/28/2012 9:34:10 PM
فوق العاده بود. 8/6/2015 12:38:41 PM |
|
ويژگي هاي اين مقاله
هنگام چاپ: 3/24/2011 5:04:33 AM | امتياز: 4.14 از 5 در 28 راي () | شمار بازديد: 7682 | شمار ديدگاه: 5 |
|
|