ميهمان گرامي، به غول آباد خوش آمديد! | ايميل: گذر واژه: مرا به ياد بسپار براي يك ماه: وارد شدن: | قلعه
غول آباد / كتابخانه / كتاب ساختار شناسي بيرونه هاي ارگ ميبد / واژه نامه

كتاب ساختار شناسي بيرونه هاي ارگ ميبد

ديباچهفهرستواژه نامهكتاب نامهديدگاه ها

واژه نامه

آتشخانه
آتشكده.
اشتر گذر
كوچه هايي كه شتري با بار بزرگ (دو لنگه بار هيزم يا كاه) بتواند به آساني از آن بگذرد.
انبارك
آب انبار كوچك.
بادگير دو سو
بادگيري كه داراي دو جبهه در دو سوي اصلي (شمالي و جنوبي) باشد.
بادگير ميبدي
بادگير موجود در بيرونه هاي ميبد كه داراي يك جبهه بازشو در سمت باد مطلوب (اصفهاني) است.
بشن
بدنه و جدار و رويه اشياء و اندام هاي قائم.
بيرونه
اسم آبادي هاي پيرامون شهر كه در متون عربي از آن به عنوان «ربض» ياد شده است؛ حومه شهر.
پي كن
كسي كه شبانه روز دنبال آب حركت كند و تقسيم آن و زمان مصرفش را كنترل كند.
سرداب
راهرو پلكاني يا شيب دار كه از سطح زمين به مجراي آب قنات راه مي يابد و دسترسي به آب و خنكاي زمين را ميسر مي سازد.
تخته پل
درب چوبي بزرگ و ستبر و استواري كه لولاي آن در كف درگاه قلعه ها قرار مي گرفت و با زنجير و قرقره هاي محكم، باز و بسته مي شد.
جو
مسير عبور قنات در زير زمين يا در كوچه.
حصار بست
مجموعه برج و بارو و دروازه هاي بسته كه يك شهر و آبادي را در بر گرفته و آن را از محوطه هاي پيراموني جدا كرده اند؛ به آن «ديوار بست» هم مي گويند.
حصن حصين
ديوار؛ حصار؛ قلعه مستحكم؛ دژ استوار.
دربند
دروازه كوچك كه محدوده محله اي را مي بندد.
برج
برج هاي قلعه مانند؛ قلعه هاي كوچك.
راه آب
مسير قانوني عبور آب.
راه پا
راه عبور آدمي از ملك غير در راستاي آب براي كنترل آن (مخصوص پي كن).
ساباط
بخشي از راه يا كوچه كه سقف داشته باشد.
شارستان
بخش اصلي و مركزي شهر هاي قديم كه با ديوار ها و دروازه ها محصور مي شد؛ شهرستان.
شاه نشين
صفه يا ايواني در اشكوب فوقاني و حاكم نشين كهن دژ كه مشرف به شهر است.
شاه كوچه
كوچه اصلي؛ شاهراه.
كريك
محل انشعاب، تقسيم و انتقال آب.
كوه گل
تپه هاي گل؛ كوهواره هاي گلي؛ تل خاك.
كهندژ
قلعه هاي بسيار قديم شهر هاي قديم؛ قهندز.
تاق
واحد تقسيم زمان؛ هر شبانه روز به دو تاق 12 ساعته تقسيم مي شود؛ آب قنات به دو تاق در روز تقسيم مي شود كه مسيول آن تاق بند است.
تاق سالار
مسيول تقسيم آب در نظام خرده مالكي يا ميرابي.
تخته
مجموعه چند كرت كه در يك سطح ترازي مي باشد و از يك نهر يا مجرا آبياري مي شود. به مجموعه تخته ها مقام مي گويند.
خرده
واحد تقسيم آب در نظام خرده مالكي كه 7.5 تا 12 دقيقه است.
دور
مدت زمان يك گردش آب بر روي زمين مي باشد.
شاه جو
مسير اصلي آب است كه در محلات قديمي به گذر اصلي تبديل شده است.
قفيز
برابر با 1000 متر مربع زمين است و هر قفيز، 6 دشت مي باشد. علاوه بر آن، قفيز، واحد حجم آب نيز هست؛ برابر با حجم آبي كه بتواند يك قفيز زمين را در يك شبانه روز با ابعاد عبوري از روزنه 1 در 2 سانتي متري سيراب كند.
كرت
قطعه زميني كه با مرز خاكي تفكيك شده است. باغ، كرت حصار كشيده شده است.
كشتخوان
مجموعه چند تخته و مقام كه از يك قنات سيراب مي شوند.
مقام
مجموعه تخته هايي كه از يك جو، آب مي گيرند.
مسيل
رودخانه هاي آبكنده با خاك رسي كه به صورت چاله هايي با عمق 5 تا 30 متر در درون مسير، حركت طولي دارد.