ميهمان گرامي، به غول آباد خوش آمديد! | ايميل: گذر واژه: مرا به ياد بسپار براي يك ماه: وارد شدن: | قلعه
غول آباد / كتابخانه / كتاب اسناد يزد در دوره مشروطيت / ديباچه

كتاب اسناد يزد در دوره مشروطيت

(ادوار دوم تا پنجم مجلس شوراي ملي)

ديباچهفهرستنمايه انسانينمايه هاي ديگركتاب نامهديدگاه ها

ديباچه

احمد مظفر مقام

«احمد مظفر مقام» پژوهشگر تاريخ و كارشناس ارشد مركز اسناد كتاب خانه و موزه مجلس شوراي ملي است. از وي چندين مقاله در زمينه تاريخ، سند هاي تاريخي و كتاب داري در مجلات به چاپ رسيده است. «كتاب اسناد يزد در دوره مشروطيت» از آثار او مي باشد.


اسناد يزد در دوره مشروطيت
كتاب اسناد يزد در دوره مشروطيت به كوشش احمد مظفرمقام.

شناسنامه كتاب

عنوان: اسناد يزد در دوره مشروطيت
زير عنوان: (ادوار دوم تا پنجم مجلس شوراي ملي)
نويسنده: احمد مظفر مقام
موضوع: ايران، تاريخ، اسناد و مدارك، انقلاب مشروطه، يزد
شابك: 978-600-220-118-8
ناشر: مركز پژوهش كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي؛ تهران؛ 1390
كتاب: قطع وزيري، جلد سخت، 642 صفحه، 20000 تومان

پيش گفتار مولف

آغاز سخن

شكست هاي سنگين قشون ضعيف و مستهلك «فتح علي شاه قاجار» از نيرو هاي «روسيه تزاري»، همچون تازيانه هايي سخت و خشم آگين، بي رحمانه بر پيكره رنجور و جامعه خواب زده ايران فرود مي آمد. اين واقعيت تلخ استيصال در برابر دشمنان، چنان سهمگين بود كه جمعي از ايرانيان دلسوز وطن خواه را به تكاپو واداشت تا در پي يافتن راه علاجي براي غلبه بر اين انحطاط و سستي مفرط كشور خود برآيند.

«عباس ميرزاي وليعهد»، نخستين كسي بود كه پاي در راه اصلاح امور بلاتكليف و بر زمين مانده مام ميهن نهاد. «قايم مقام فراهاني»، «امير كبير»، «ميرزا حسن خان سپهسالار» و «امين الدوله» نيز هر يك به سهم خود تا اندازه اي اين مسير دشوار را پيمودند.

ايران تا عصر ناصري به كشاكش رقابت هاي بي پايان دول «روس» و «انگليس» درافتاده بود و حاصل همه مساعي رجال سياسي و روشنفكران در عرصه پرتلاطم منازعات سياسي منطقه اي و جهاني، واگذاري امتيازات متعدد به بيگانگان و نيز دست شستن از پاره اي از مناطق ديگر كشور بود. ناكامي جريان اصلاحات حكومتي و قطع اميد كردن روشنفكران از رجال سياسي و شاهزاده هاي به ظاهر اصلاح طلب، گوي تغييرات مدني را به ميان توده ها افكند و در اواخر اين عصر، مردماني سخت ملتهب و آرزومند روزگاري بهتر، به هنگامه پر سوز و گداز كشمكش هاي سياسي ايران معاصر قدم نهادند. گلوله مرگي كه اراده محكم و خشمگين «ميرزا رضاي كرماني» بر سينه استبداد ناصري نشاند، حاصل سال ها سكوت و بغض فرو خوردن و در نهايت سرريز تمام مطالبات بي پاسخ مانده مردمان فرودست جامعه ايران بود.

با مرگ «ناصر الدين شاه» و روي كار آمدن «مظفر الدين شاه» بيمار و سست راي و همزماني اين واقعه با افزايش زياده خواهي هاي «روس» و «انگليس»، اقتدار و استبداد چند هزار ساله نظام سلطاني ترك برداشت و جامعه ايراني، خواسته يا ناخواسته به عرصه انقلاب و تحولي بزرگ پاي نهاد. علما، تجار، روشنفكران و برخي ناراضيان سياسي و اجتماعي، توده هاي عظيم مردم را به ميدان منازعات سياسي فراخواندند و به پشتوانه و مدد نثار جان و مال و آبرو و در طبق نهادن شرف و ناموسشان، سرانجام قدرت بي قيد و بند شاهان قاجاري را در سال 1285 ه.ش (1906 م) به حكومت مشروطه و نظام پارلماني مبدل نمودند.

قانونمند شدن مناسبات سياسي و مشروط شدن خواهش هاي بي حد و حصر شاه و هيات حاكمه، توده هاي تازه از بند رسته و سخت اميدوار به بهبود اوضاع جامعه را واداشت كه براي اولين بار به خود جرات و جسارت ابراز وجود داده و در صدد دادخواهي و عرض شكايات خود برآيند.

احمد مظفر مقام
احمد مظفر مقام، پژوهشگر يزدي، كارشناس ارشد مركز اسناد كتابخانه مجلس شوراي اسلامي و نويسنده كتاب اسناد يزد در دوره مشروطيت.

مجموعه حاضر، گزيده اي از عرايض مردم يزد به «مجلس شوراي ملي» در طي سال هاي 1288 ه.ش تا 1305 ه.ش است. اين مجموعه داراي چهار بخش مي باشد:

بخش 1: اسناد دوره اول «مجلس شوراي ملي» پس از به توپ بستن «مجلس» توسط «محمد علي شاه» از بين رفته است و لذا بخش نخست، مربوط به عرايض دوره دوم «مجلس شوراي ملي» است. مكاتبات اهالي يزد در اعلام انزجار از ورود «محمد علي شاه» مخلوع به ايران، شكايت از تعديات حكام و منتفذين و اشرار، مكاتبات «انجمن ناصري زرتشتيان يزد» و «انجمن ولايتي يزد» از مهم ترين اسناد اين دوره مي باشد.

بخش 2: بخش دوم، متعلق به عرايض دوره سوم «مجلس شوراي ملي» است. دوره سوم به دليل وقوع «جنگ جهاني اول»، تعطيلي «مجلس» و مهاجرت نمايندگان، نسبت به اسناد دوره هاي ديگر از حجم كمتري برخوردار است. مهم ترين اسناد اين دوره، تلگراف «هيات اجتماعيون اعتداليون يزد» در خصوص تبريك افتتاح «مجلس» و تقاضاي تجديد انتخابات آن جا، تلگراف «حايري زاده» -ناظم «مجمع سعادت يزد»- در شكايت از حكومت نسبت به توقيف مجمع و عريضه مشروطين وطن خواه يزد در شكايت از غرض ورزي عده اي از مفسدين و مستبدين نسبت به آن ها است.

بخش 3: بخش سوم مربوط به عرايض دوره چهارم «مجلس شوراي ملي» مي باشد. تقاضاي توسعه معارف، اصلاح عدليه و كليه دواير دولتي، نامه «انجمن اتحاديه اثني عشريه يزد» در تقاضاي پرداخت خمس و سهم امام مربوط به معاملات اهل ذمه، تقاضاي تدوين قانون مجازات اسلامي و عضويت علماي طراز اول براي نظارت بر قانون اساسي از مهم ترين مطالبات اهالي اين سامان در اين دوره بوده است.

بخش 4: بخش چهارم مربوط به عرايض دوره پنجم «مجلس شوراي ملي» است. بيشترين حجم عرايض اين دوره مربوط به مكاتبات اصناف در خصوص ماليات، بدعت هاي مالياتي، تعدي و سخت گيري ماموران ماليات و تقاضاي تعديل ماليات است. «پليس جنوب» و قتل و غارت اهالي «جوزم» و «دهج»، عدم توانايي در پرداخت ماليات، تقاضاي اعانه براي مدارس جديد التاسيس و تخصيص بودجه براي آن، سيل و خرابي قنوات از جمله موضوعات ديگر اين بخش است.

با توجه به كمبود اطلاعات تاريخي در خصوص مشروطيت در يزد، ارايه و گردآوري اين اسناد از اهميت و اعتبار خاصي برخوردار است؛ چرا كه اين عرايض و شكايات متعدد اقشار مختلف مردم، نشان دهنده خواست ها، تمايلات، مطالبات عرفي و همچنين نحوه تعامل لايه هاي زيرين جامعه با قدرت هاي محلي و منطقه اي مي باشد. هر چند ممكن است محتواي برخي از آن ها با نوعي اغراق و يا تحريف همراه باشد، ولي بسياري از زواياي تاريك و پنهان تاريخ و فرهنگ مردم يزد در درون اين اسناد، همچون گنجي، پنهان است و مي تواند چراغ راه آيندگان و رهپويان علم و دانش باشد.

رونمايي كتاب
مراسم رونمايي از كتاب اسناد يزد در دوره مشروطيت و دو كتاب ديگر در پايان سومين نشست تخصصي تاريخ مجلس.

نكات مهم

1- شهر هاي «نايين»، «شهر بابك» و توابع، «انار»، «فهرج»، «خور» و «بيابانك» در مقطع تاريخي مورد بحث، ضميمه يزد بوده اند. به همين خاطر، اسناد آن ها نيز لحاظ شده است.

2- در استنساخ اسناد از رسم الخط متداول امروزي استفاده شده است.

3- واژه هايي را كه در متن سند، غلط املايي داشته است، تصحيح و در پانويس به آن اشاره نموده ايم. در صورت تكرار همان واژه ها در اسناد ديگر، بدون شرح، اصلاح گرديده اند.

4- جهت گويا سازي متن، چنان چه كلمه اي از طرف نگارنده اضافه گرديده، ميان قلاب مشخص شده و در صورتي كه كلمه اي ناخوانا باشد در پانويس ذكر شده است.

5- دسته بندي اسناد بر حسب دوره هاي قانون گذاري «مجلس شوراي ملي» و تقدم و تاخر آن ها بر حسب تاريخ روز/ماه/سال رعايت شده است. به دليل اين كه تا دوره چهارم، تاريخ قمري متداول بوده است، آن رويه حفظ و در خصوص ادامه دوره ها هم، تاريخ قمري آن قيد گرديده است. تنظيم زماني اسناد به كسب يك شناخت اجمالي از نحوه شكل گيري وقايع، كمك شاياني مي نمايد.

6- در برخي نامه نگاري ها و تلگراف ها، بروج فلكي قيد شده است. بنابراين براي آن كه آن برج ها با ماه هاي شمسي به راحتي قابل تطبيق باشد، ذيلاً بروج فلكي و معادل ماه شمسي هر كدام مقابل يكديگر نهاده شده است. حمل: فروردين؛ ثور: ارديبهشت؛ جوزا: خرداد؛ سرطان: تير؛ اسد: مرداد؛ سنبله: شهريور؛ ميزان: مهر؛ عقرب: آبان؛ قوس: آذر؛ جدي: دي؛ حوت: اسفند.

7- جهت سهولت در دست يابي پژوهشگران به اصل سند، شماره بازيابي با علايم اختصاري ذيل در ابتداي چكيده سند و با ارجاع به پانويس قيد گرديده است. ع: عرايض؛ م: مجلس شوراي ملي با ذكر دوره آن؛ پ: پوشه؛ ك: كارتن؛ ج: جزوه دان.

سپاسگزاري

در پايان لازم مي دانم از حمايت «حجت الاسلام جناب آقاي دكتر رسول جعفريان» -رياست محترم «كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي»- و تشويق و ارشادات «آيت الله اعرافي» -امام جمعه محترم «شهرستان ميبد»- و از رهنمود هاي آقايان «دكتر علي ططري» -مدير محترم «مركز اسناد»-، «دكتر محمد حسن ميرحسيني»، «دكتر محمد حسن رجبي»، «سيد مصطفي موسوي» -رييس «دانشكده علوم قرآني ميبد»-، «كمال خوشاب»، «محمود نظري» و «هادي حكيميان» كمال تشكر و امتنان را داشته باشم.

همچنين از زحمات «جناب آقاي علي پويان مهر» -مخزن دار «مركز اسناد مجلس»- و «خانم آذر سرخاني» -حروفچين اين مجموعه- و «روح الله طهمورثي» -ويراستار مقدمه حاضر- نيز سپاسگزاري مي نمايم.

احمد مظفرمقام
آذر 1390

يادداشتي از آيت الله اعرافي

بسم الله الرحمن الرحيم.

كتاب پيش رو رهآورد تلاش و اخلاص دوست گرامي «جناب آقاي مظفر مقام» و برگي از تاريخ قطور «مشروطه» و استان يزد است. بي گمان قوام آدمي به تمدن آفريني وي است. تاريخ، گنجينه فاخر و گران بهاي تجربه بشري و ميراث ماندگار تمدن است. صيانت از اصالت و اتقان تاريخ هر جامعه، نقش مهم و بي بديلي در تعالي و بالندگي آن جامعه دارد. در آينه زلال و شفاف تاريخ صحيح مي توان درس ها و الهام ها و نكته هاي ناب و بديعي را به تماشا نشست.

«مشروطه» يك قصيده بلند در ديوان سير تحول ايران و سرآغاز يك تحول بزرگ است و در درون خود، آموزه هاي فراواني را در بر دارد. استان يزد از پيشينه اي تابناك و اثر گذار برخوردار است. اين اثر داد و ستد دو محور «مشروطه» و يزد را در ابعادي نشان مي دهد و زمينه اي را براي كاوش ها و تحليل هاي بيشتر فراهم مي آورد. اميد استاين اثر براي پژوهشگران تاريخ «مشروطه» و يزد سودمند و گره گشا باشد.

مجاهدت و همت والا و قلم شيواي فراهم آورنده اين اثر وزين، درخور تحسين و تقدير است.

اعرافي
20/10/1390

نمايندگان يزدي مجلس شوراي مليعبد الكريم عماد الاسلامسيد علي آقا يزدي طباطباييميرزا رضا خان نايينيميرزا سيد محمد نوابرضويسيد ابو الحسن حايري زادهسيد كاظم جليلي دره زرشكي يزديهادي طاهري
پرتره زمان مشروطيت 7 تن از نمايندگان يزد در پنج دوره نخست مجلس شوراي ملي: 1- عبد الكريم عماد الاسلام، دوره يكم از يزد؛ 2- سيد علي آقا يزدي طباطبايي، دوره دوم از يزد؛ 3- ميرزا رضا خان ناييني، دوره دوم از يزد و نايين؛ 4- ميرزا سيد محمد نواب رضوي، دوره سوم از يزد؛ 5- سيد ابو الحسن حايري زاده، ادوار چهارم تا ششم از يزد، پانزدهم از سبزوار، شانزدهم تا هجدهم از تهران؛ 6- سيد كاظم جليلي دره زرشكي يزدي، ادوار چهارم تا چهاردهم از يزد؛ 7- هادي طاهري، ادوار پنجم تا هفدهم از يزد.
احمد مظفر مقام

به نام آن كه جان را فكرت آموخت

ساز و كاري كه «نهضت مشروطيت» براي نقش مردم در اين جنبش ايجاد كرد، تقريباً در تمام بلاد ايران يكسان بود. البته باور ها و آداب و رسوم مختلف بود؛ اما اين انقلاب كه از «تهران» و «تبريز» به نقاط ديگر سرازير شد، نوعي خاص از ساز و كار را براي ايفاي نقش مردم در «مشروطه» ايجاد كرد.

ما تا كنون و بيشتر، «انقلاب مشروطه» را از دريچه حوادث «تهران» و «تبريز» و نهايتاً «اصفهان» مي دانستيم؛ و تقريباً از بلاد ديگر چون «مشهد»، «رشت»، «فارس»، «كاشان»، يزد و بسياري از شهر هاي ديگر، آگاهي جدي اي نداشتيم. اما اكنون كه اسناد مربوط به شهر ها در «مشروطه» منتشر مي شود، دقيق تر مي توانيم رويداد هاي «مشروطه»، انعكاس اين انقلاب در ميان مردمان اين شهر ها، و مهم تر از همه، تاثير پديده جديد دموكراسي خواهي و راي گيري و مشروطه خواهي را در ميان مردم اين شهر ها بررسي كنيم.

يك بار بنده كتابي با عنوان «مشروطه شهري» نوشتم و عرض كردم كه "«مشروطه» چند نوع است: مشروطه «تهران»، مشروطه «تبريز» و مشروطه «اصفهان». هر كدام از اين ها يك حوزه نفوذ هم دارند؛ مثلاً «اصفهان» روي «كاشان» و «فارس» اثر دارد؛ چنان كه «تبريز» روي «رشت» و «مشهد»." اما الآن مي خواهم از زاويه اي ديگر عرض كنم: "«انقلاب مشروطه» در همه اين شهر ها، يك ساز و كار يكسان يا تقريباً يكساني را ايجاد كرد."

زماني كه «مجلس» تشكيل شد، همه شهر ها موظف به فرستادن نمايندگان خود به «تهران» شدند. چنين تجربه اي تا آن زمان در ميان مردم وجود نداشت و اين امر سبب شد تا براي نخستين بار، مردم در چهارچوبي كه براي آنان تعريف شده بود، نمايندگاني را اعزام كنند. در اين ساز و كار، «انجمن هاي ولايتي» كه در هر شهري تاسيس شدند، نقش مهمي در انعكاس ديدگاه هاي مردم در حكومت داشتند. پيشرفت ها و دشواري هايي كه از ناحيه اين انجمن ها پديد آمد، بخش مهمي از تاريخ «مشروطه» اين شهر ها، و بلكه خود تاريخ «مشروطه» است. در ميان اسناد يزد نيز نمونه اي از اين تلاش ها را مشاهده مي كنيم. علاوه بر انجمن هاي ولايتي، گاه ده ها انجمن ديگر هم در اين شهر ها تاسيس مي شد كه از آن جمله «مجمع سعادت» بود كه اسنادي از آن در اين كتاب آمده است.

بايد توجه كرد كه «انقلاب مشروطه»، علاوه بر اين ساز و كار، نسلي ويژه را از دل اين شهر ها بركشيد كه وارد عرصه سياست شدند و گاه تا چند نسل در سياست ماندند. پيدايش اين افراد، از ثمرات «انقلاب مشروطه» بود؛ و الا تا پيش از آن، حكومت و امارت و قدرت، ويژه خاندان قاجاري يا افراد وابسته به آن ها بود. روحانيت در تمام شهر ها درگير تحولات «مشروطه» شد كه از آن جمله يزد است. اين درگير شدن نيز جزو مسايل اصلي «نهضت مشروطه» است؛ يعني شماري از روحانيون در راس موافقان يا مخالفان قرار گرفتند و به اين ترتيب در ساز و كار جديد، نقش قابل ملاحظه اي بر عهده گرفتند.

توجه داريم كه بخش قابل توجهي از اين اسناد، عرايض مردم است كه به «مجلس» نوشته اند. از بسياري از اين اسناد، اين اشتباه فاحش به دست مي آيد كه مردم، «مجلس» را به جاي «قوه قضاييه» فرض كرده بودند. البته نمايندگان در اين باره كار هايي انجام مي دادند؛ اما نمي توانستند به طور جدي وارد ماجرا هاي حقوقي شوند. اين اشكال در اثر ضعف «عدليه» بود كه بعد ها مسير ديگري را براي تغيير طي كرد.

خوشحاليم كه دوستان پژوهشگر ما، هر كدام، اسناد شهري را در دست تصحيح گرفتند و مجموعه ارزشمندي را براي نشر آماده كردند. بايد از «آقاي ططري» -مدير «بخش اسناد كتابخانه»- تشكر كنيم كه هدايت كلي اين ماجرا را بر عهده گرفت و خدمتي شايسته به اين حوزه پژوهشي كرد.

رسول جعفريان
رياست كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي