تاريخچه طبس و نگاهي به بنا هاي باستاني آن |
|
خلاصه: بررسي تاريخچه شهر طبس برمبناي كتب نزهته القلوب نگارش حمدالله مستوفي، سفرنامه ناصرخسرو قبادياني مروزي، معجم البلدان و غيره و همچنين بررسي آثار باستاني و مسكوني قبل از اسلام در طبس و در دو روستاي خسرو آباد و ديهشك در 7 تا 10 كيلومتري طبس. كلمات كليدي: طبس، خراسان، حسينيه خان، باغ گلشن، گنبد خوخواه، ارگ طبس، مسجد جامع طبس، يخچال طبس. |
|
مجله: هنر و مردم دوره چاپ: از 1329 تا 1357 مدير مسئول: خدابنده لو سردبير: عنايت الله خجسته، بيژن سمندر، هيئت تحريريه ناشر: اداره روابط بين الملل و انتشارات اداره كل هنر هاي زيبا، اداره كل روابط فرهنگي وزارت فرهنگ و هنر دوره: 16 شماره: 186، فروردين 1357 ه.ش. (2537 ش.ش.) نويسنده: بقراط نادري |
|
بقراط نادري از مسيولين وقت سازمان ملي حفاظت از آثار ملي ايران، دفتر فني گيلان. نويسنده چندين مقاله در ماهنامه هنر و مردم. |
|
|
|
خطه طبس در قديم جزء قلمرو خراسان بزرگ بوده است؛ اكنون در تقسيم بندي هاي جديد اين شهرستان در استان يزد مي باشد. همچنين تاريخ نگارش اين مقاله سال 1357 مي باشد. |
|
|
خوانندگان گرامي، اهالي محترم طبس! لطفاً جهت ويرايش نهايي اين مقاله اشتباهات يا لغزش هاي احتمالي اين نوشتار (مخصوصاً در نام هاي خاص و املاي آنها) را به سايت گزارش دهيد. |
|
1- مقدمه ۩
|
مقرنس كاري و رسمي كاري زيبا و پر ارزش منزل آقاي نجد شيباني در طبس.
طبس يكي از شهرهاي حاشيه كوير است. از مشهد كه در شمال آن قرار دارد 500 كيلومتر فاصله دارد و يكي از شهرستان هاي استان خراسان است.
از شمال به كوير لوت، از جنوب به كوير نمك، از شرق به شهر فردوس و گناباد و از غرب به يزد محدود مي شود. ارتفاع آن از سطح دريا حدود 700 متر است و از لحاظ جغرافيايي در 59 درجه و 56 دقيقه طول شرقي و 36 درجه و 33 دقيقه عرض شمالي واقع شده است و گرمترين شهر خراسان است.
طبس به واقع يكي از زيباترين شهرهاي ايران است كه چون گلي در شوره زار قرار دارد؛ زيبا، گرم و مملو از درختان نخل سر به هوا كشيده همراه با درختان پرتقال و نارنج با جوي هاي پر از آب و باغ ها و كوچه هاي پر پيچ و خم كه انتهايي ندارد و انتهاي يكي، ابتداي ديگريست.
2- تاريخچه ۩
طبس، از شهر هاييست كه شايد به جرات بتوان گفت كه بافت قديمي آن همچنان بدون دخل و تصرف باقي مانده؛ و به خصوص بنا هاي دوران قاجار آن كه زيبايي آنچناني آن ها با معماري اصيل ايراني، هر بيننده را به خاطر اين همه هنر و زيبايي به تعجب و حيرت وا مي دارد.
تاريخ واقعي شهر طبس را مي بايست حتي از قبل از اسلام جستجو كرد. و از روي آثار باستاني اي كه از دوران زرتشتيان قبل از اسلام به جاي مانده، مي توان حكم بر قبل از اسلام بودنش نمود؛ ولي متاسفانه به علت عدم وجود مدارك و اسناد كافي و معتبر و قطعي، اطلاعات زيادي مربوط به دوران قبل از اسلام آن وجود ندارد.
در كتاب البلدان آمده است كه در دروان ساساني دو ديه در اطراف طبس وجود داشته است كه احتمالاً دو ديه «خسرو آباد» و «ديهشك» كه در 7 تا 10 كيلومتري طبس قرار دارند مي باشد؛ كه گويي در نزديكي آتشكده هايي قرار داشته است و نام قريه «آتشكانون» از اين آثار استنباط مي شود.
|
نمايي از مدرسه دو منار، يكي از قديمي ترين مدارس مربوط به قرن 5 هجري در طبس.
از آثار مسكوني قبل از اسلام مي توان منطقه كوهستاني شرقي طبس در دره «سردر» كه داراي درختان جنگلي مي باشد و همچنيني آثاري در دره «قريه آتشكانون» را ياد نمود. خوشبختانه به علت وجود اسناد و مدارك كافي و جامع و به خصوص وجود سفرنامه هاي سياحان و نوشته هاي محققان و كتب جغرافيا كه در دوران اسلامي در دست است، اطلاعات ارزشمند و ذي قيمتي را در مورد طبس در اختيار مي گذارد كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره داشت.
2-1- كتاب نزهة القلوب ۩
كتاب «نزهة القلوب» تاليف حمدالله مستوفي به سال 740 هجري قمري (1) ۞ مربوط به جغرافيا است. وي از طبس مسينان (مسينا) و طبس گيلكي چنين ياد مي كند:
طبس مسينان از اقليم سيم است. شهري كوچك است و گرمسير و نخلياتش فراوان بود و آبش از كاريز. غلات اين قصبه هر هفتاد روز آب خورد و غلات مواضع كه در حوالي آن است هر هفت روز آب بخورد. و در آن ولايت چاهي بود كه خاك آن مقداري دانه جاروس (2) ۞، هر كه بخوردي در حال بمرد؛ اما در اين نزديكي آن چاه را انباشته اند و هم در آن ولايت چاهي است كه در زمستان آب بسيار در آن چاه مي رود و در تابستان بيرون مي آيد و بدان زراعت مي كنند و چاهي ديگر هست كه هر وقت در آن چاه نگاه مي كنند شكل ماهي مي نمايد.
طبس گيلكي، شهري است كوچك و از اقليم سيم است. در هفت روزه راه يزد است و هوايش به غايت گرم و خرما و ترنج بسيار باشد و در خراسان غير از آن جايي ديگر نيست و آبش از چشمه ايست كه مقدار دو آسياي گردان آب آن باشد. حصاري محكم دارد و در جوار آن علف نيست و چند پاره ديه از توابع آنست.
و در جاي ديگر آمده است:
طبس يا طبسان اول و ثاني، ناحيه اي بين نيشابور و اصفهان. طبسان مشتمل بر دو ناحيه است، يكي «طبس العناب» و ديگري «طبس التمر» كه طبس گيلك باشد.
2-2- سفرنامه ناصر خسرو ۩
|
قسمتي از تزيينات داخلي يكي از منازل طبس، با مقرنس و رسمي كاري هاي زيبا.
ناصر خسرو قبادياني مروزي كه در سال 444 هجري قمري (3) ۞ از طبس عبور كرده و 17 روز را در طبس به سر برده است، در سفرنامه خود از طبس چنين مي گويد:
طبس شهري انبوه است اگر چه به روستا نمايد. و آب اندك باشد و زراعت كمتر كنند. خرماستان ها باشد و بساتين و چون از آنجا سوي شمال روند، نيشابور به چهل فرسنگ باشد و چون سوي جنوب، به خبيص روند، به راه بيابان چهل فرسنگ باشد و سوي مشرق كوهي محكم است. و در آن وقت امير گيلكي بن محمد بود و به شمشير گرفته بود و عظيم ايمن و آسوده بودند مردم آنجا؛ چنانكه به شب در سراي ها نبستندي و ستور در كوير ها باشد با آنكه شهر را ديوار نباشد. و هيچ زن را زهره (4) ۞ نباشد كه با مرد بيگانه سخن گويد و اگر گفتي هر دو بكشتندي، همچنين دزد و خوني نبود از پاس و عدل او.
و از آنچه من در عرب و عجم ديدم از عدل و امن، به چهار موضع ديدم. يكي به ناحيت دشت در ايام لشكر خان، دوم به ديلمستان در زمان امير اميران جستان بن ابراهيم، سيوم المستنصر بالله امير المومنين به مصر، چهارم به طبس در ايام امير ابوالحسن بن محمد و چندانكه بگشتم به ايمني اين چهار موضع نديدم و نشنيدم.
2-3- استخري ۩
استخري گويد: "شهري است كه در آن نخلستان هاي زياد دارد و دور آن حصار مي باشد، اعراب آن را باب خراسان نامند. در زمان خلافت عثمان بن عفان، اول فتحي كه در خراسان كردند طبس بود و فاتح طبس عبدالله بن بديل بن ورقاع در سال 29 قمري مي باشد."
2-4- كتاب معجم البلدان ۩
|
تزيينات داخلي حوضخانه منزل آقاي شيباني با نورگير ها، گچ بري ها، نقاشي ها و آينه كاري هاي زيبا.
در معجم البلدان آمده است كه طبس به فتح اول و دوم و سكون سيم، بلده ايست دلنشين از مضافات خراسان از اقليم سوم. هوايش گرم و آبش از كاريز و چند بلوك معموره از مضافات او و مردمش همگي شيعه مذهب، حكامش طايفه عرب و در عدل و داد درجه عالي دارند و از فسق و فجور و ظلم و جور احتراز لازم نمايند.
در مورد طبس تا اوايل اسلام همانطور كه گفته شد اطلاعات چنداني در دست نيست ولي آنچه روشن است، از زمان آل سيمجور كه از بازماندگان سامانيان مي باشند و سپس آل بويه، غزنويان، سلجوقيان مغول، تيموري و صفوي و ازبك ها اين محل مورد تاخت و تاز و هجوم اقوام مختلط و طوايف گوناگون قرار گرفته است.
در كتاب راحة الصدور، نوشته محمد بن سليمان راوندي و همچنين در كتاب تاريخ گزيده تاليف حمد الله مستوفي راجع به محاصره طبس و بستن منجنيق و تسليم شدن مردم طبس ذكري آمده است.
از قرن دوازدهم و اواخر دوران صفوي در زمان حكومت نادر شاه افشار حكومت طبس به طايفه شيباني (5) ۞ داده شد كه در عرب آباد ديهوك سكني داشتند و شغلشان دامپروري بوده است. زماني كه نادر شاه بعد از فتح هندوستان از طريق كرمان راهي خراسان بوده است، در كوير گم شده و سوارانش دچار بي آبي شديد مي شوند. نادرشاه به عده اي دستور مي دهد كه براي يافتن آب به اطراف بروند. آن عده به محلي به نام عرب مي رسند كه رييس طايفه آن «مير افتخار» نامي بوده كه جد شيباني ها است و پسري داشته بنام عليمردان خان. خان مواد غذايي و آب به اردوي نادر مي فرستند و علاوه بر آن كانالي از قريه اي به نام «مرغوب» كه داراي آب بوده تا نزديكي اردوگاه نادر مي كشد. و اين مسئله باعث مي شود كه نادر حكومت طبس را به عليمردان خان بدهد و شيباني ها از اين زمان قدرتمند شدند.
عليمردان خان دو پسر داشته، «مير محمد خان» و «مير حسن خان». مير محمد خان مرد شجاعي بوده است و آن زمان كه كشور به صورت ملوك الطوايفي بوده است، منجمين معتقد بودند كه محمد خاني به سلطنت خواهد رسيد. از اين رو مير محمد خان ادعاي سلطنت كرد و در جنگي كه با محمد جعفر خان زند نمود شكست مي خورد و از اسب افتاده و مي ميرد.
بعد از او برادرش مير حسن خان حكومت طبس را دارد و بسياري از آثار و منازل قديمي اي كه در طبس به جاي مانده و يا تعمير شده است در زمان مير حسن خان صورت پذيرفته است.
2-5- كتاب گنج دانش ۩
|
نمايي از ارگ باستاني طبس و برج نادر ميرزا، همچنين 5 برج ديگر نيز در اين ارگ وجود دارد.
در كتاب گنج دانش تاليف محمد تقي متخلص به حكيم صفحه 397 چنين آمده است:
طبس در جنوب خراسان واقع است و از هر طرف آن دشت هاي بي آب و علف و بيابان هاي باير است؛ به نوعي كه غالباً رسيدن لشكري گران به حدود آن متعسر (6) ۞ است. مير حسن خان امير اعراب بني شيبان بود و اين طايفه در زماني كه ايران در تصرف خلفاي بني عباس بود در بلاد ري سكني داشتند. يكي از سلاطين صفويه آن گروه را به اين صفحات كوچانيده. وضع ملاك و جلادت و اتفاق جمله و بي ثباتي سلطنت دست به هم داده، سبب شد كه امراي اين قبيله هم از قرن هاي عديده در امارت و حكومت خود استوار مانند و در ازمنه مختلف در بعضي از ساير بلاد خراسان نيز دست يافته اند. غالباً به سلاطين اظهار اطاعت و انقياد مي كرده اند و هر وقت كه مملكت را آرام و پادشاهي را قوامي بود خراجگذار بوده اند و اگر ضرورتي اقتضا كرده به لشكر نيز مدد كرده اند. مقتدر ترين سلاطين ايران نيز به همين اظهار مطاوعت (7) ۞ راضي شده، به تسخير اين طايفه خود را در معرض مخاطره نياورده اند.
پدران مير حسن خان به شجاعت و شهامت اشتهار داشتند. من جمله عليمردان خان پدر مير حسن خان است كه چون احمد شاه لشكري گران به تسخير طبس فرستاد بدون تامل با شش هفت هزار مرد به «كشاه آباد» كه سرحد اراضي طبس است تاخته و به افاغنه كه قريب بيست و پنج هزار لشكر بود مصاف، شكست فاحشي به آنها داده. چون احمد شاه لشكري ديد بيشتر از پيش، قريب چهار هزار نفر به دفع ايشان فرستاد باز كما في السابق با همان مشت دليران، لشكر گران را هزيمت داد؛ ولي در مرتبه ثاني چون شكست بر لشكر افاغنه داد عليمردان خان بدون رعايت احتياط هزيمتيان را تعاقب نمود. ناگاه جمعي از كمينگاه كه شكست و هزيمت لشكر پيش را سفارش داده بودند به در آمده، ايشان را ميان گرفتند و تمام كساني كه با وي بودند عرضه هلاك شدند؛ ليكن چون افاغنه نمي دانستند كه عليمردان خان كشته شده به تاراج اسباب مقتولين پرداختند. يكي از سپاهيان كه هنوز رمقي داشت چون خواستند سلاح وي را بگيرند گفت چرا وقت بيهوده بر سر من ضايع مي كنيد؛ برويد بر سر عليمردان خان كه كشته و در پاي آن ديوار افتاده. اين خبر كه به سمع افاغنه رسيد فراريان را فراهم آورده و روي به گريز نهادند.
مير محمد خان پسر بزرگ عليمردان خان جاي پدر گرفت و چون احمد شاه از خراسان بيرون رفت عزم تسخير خراسان بلكه تاديب افاغنه سر از نهادنش بر زد و مشهد و بسياري از شهرهاي ديگر خراسان را مسخر نمود در اين اثناء، مناقشه در خانواده وي نمود و او را از انجام مقاصد مانع آمد. بعد از تنظيم امور خانگي با «علي يار خان سبزواري» مصاف داده روزش به آخر رسيد. تبيين مقال اينكه لشكر غنيم را هزيمت نموده، در تعاقب دشمن بود كه اسبش به سر درآمده هنوز برنخواسته بود كه سرش را به خاك درآوردند.
برادرش مير حسن خان بعد از وي امير قبيله و زعيم قوم گشت، وي به حسن سلوك و ميانه روي اتصاف داشت و فقط به صيانت اراضي خويش راضي بود و خيال تطاول بر ملك ديگران ننمود و لشكرش دو هزار سوار بود و شش هزار پياده ولي در بهادري و هواداري امير خود، كس را بر ايشان سبقت نبودي و رعيتش صاحب مكنت و ثروت و صاحب چيز بود و مدت دويست سال بود كه اعراب بني شيبان در تحت حكومت اين خانواده سكونت داشته، كسي ديگر ايشان را بيرون نكرده و چنين خيالي را هم ندارند.
3- بنا هاي تاريخي طبس ۩
|
گنبد جوخواه، مقبره مالك ذنبه و مالك بن عمرو از سپه سالاران جنگ اعراب عليه ايران.
1- حسينيه خان: از بنا هاي امير عليقلي خان وكيل الدوله -پسر مير حسن خان- و پسرش محمد باقر خان -ملقب به عماد الملك بزرگ- كه باني حسينيه خان و باغ خان بوده است. 2- باغ گلشن و خيابان گلشن: باغ گلشن و خيابان باغ گلشن يكي از زيباترين باغ هاي خراسان است كه به دستور مير حسن خان ساخته شده و بناي كنوني باغ كه محل شهرداري شهر طبس است نيز در زمان مير حسن خان صورت اتمام پذيرفته؛ ولي خيابان گلشن كه از جلوي باغ گلشن شروع مي شود به دستور مير حسن خان و كمك لطفعلي خان زنده كشيده شده است. 3- گنبد جوخواه: قبر سپه سالار مالك معروف است. «مالك بن ذئب» و «مالك بن عمرو» هر دو از سربازان احنف بن قيس هستند. در تعقيب يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساساني در صحراي شتران كه ما بين يزد و طبس است راه را گم كرده و عده زيادي از سوارانشان تلف مي شوند. اين دو سردار به جوخواه مي رسند و در آنجا از بين مي روند و همانجا دفن و بعد ها اين بنا را بر روي مقبره آنها بنا نمودند. 4- ارگ طبس: ارگ طبس از زمان هاي بسيار دور بوده است و تاريخ ساختمان آن مشخص نيست ولي به وسيله مير حسن خان به سال 1216 قمري (8) ۞ توسعه داده شده و داراي 6 برج بوده كه يكي معروف به برج نادر ميرزا است. وجه تسميه اين برج به خاطر زنداني شدن نادر ميرزا در آن به امر مير حسن خان بوده است.
طبس سه قلعه داشته است:
◊ ارگ. ◊ حصار شهر. ◊ قلعه اي بنام قلعه باغ كه از بين رفته است.
ارگ طبس داراي سنگ لوحي است. متن سنگ چنين است:
لي خمسه الفي بهم حرالو بالخاطمه المصطفي و المرتضي و ابناهما و الفاطمه
|
| ...................................امــــيـــــر عــــرب، داور كــــامــــيــــاب ...................................مــحــمــد حــســـن خـــان والـــا نـــژاد ...................................بــه حليتـش (9) ۞ جـسـت وجـه حسـن ...................................بــه زر كــــرد ايـــن قــلــعــه را ابــتـيـاع ...................................پـس آنـگـونـه تعمـيـر پــرداخـت چست ...................................كز آن گشت اين قلعه محكم چون كوه ...................................دو مـــصـــراع بـــر آورد كـــلـــك رفــيــع ...................................بـــود نـــام نــيــكــش بــه دهــر آشـكار ...................................................................... | ......................... 1 .............................. 2 .............................. 3 .............................. 4 .............................. 5 .............................. 6 .............................. 7 .............................. 8 ............................................. | ...................................در ايـــــام خـــــان جـــــلـالـــــت مـــاب ...................................بـــلـــنـــدي ده كــــاخ انــــصــــاف و داد ...................................بــه شــهــر طــبــس بــود ارگ كــهــن ...................................بــه فــتــواي حـــكـــام شـــرع مــطــاع ...................................بـه مـلـكـيــتـش چــون در آمــد درست ...................................بـــنــا هــا در آن يــافــت فــر و شــكوه ...................................پــي ســال تــاريـخ حـصـن (10) ۞ مـنــيـع ...................................بــــود تـــا حـــصـــار جـــهـــان را مـــدار ...................................................................... | |
|
في سنه 1216 قمري
5- بقعه امامزاده حسين بن موسي الكاظم: اين بقعه مربوط به قرن 5 هجري قمري مي باشد و تاريخ بناي آن در داخل گنبد ذكر شده است. در داخل گنبد كتيبه اي دور تا دور ديده مي شود كه متن آن چنين است:
|
باغ گلشن، بناي كنوني شهرداري طبس كه در زمان مير حسن خان شيباني بنا شده است.
يفتح بابا من الخاب بسم الله الرحمن الرحيم المتصدي الاشاره هذه البناء العالي الذي تضمن اعظم اولياء الله تعالي و اصفيائه سلاله عتره الائمه الطاهره.
اين بقعه در زمان مير حسن خان شيباني تعمير شده و كتيبه اي به اين مضمون در داخل بنا ديده مي شود:
وستسعد بتعمير هذه البقعه شريفه الروضه المنفيعه الامير الاعظم و مولانا فخر تاج الخوانين العظام افتخار اعراب و الاعجام امير محمد حسن خان ابي الشهيد سعيد امير عليمردان خان وفقه الله تعالي في شهر ربيع الثاني سنه 1205 قمري (11) ۞.
امامزاده حسين داراي دو در چوبي است كه حكاكي و منبت كاري شده است و بسيار زيبا و ارزشمند مي باشند. نام هنرمندان آن در روي بدنه آنها اينگونه نوشته شده است: عمل كربلايي محمد علي نجار طبسي، عمل كربلايي محمد حسين نجار طبسي و عمل قاسم شاه طبسي، 1279 (12) ۞.
نقاشي داخل گنبد نيز توسط آقا بابا اصفهاني صورت اتمام پذيرفته است.
6- مدرسه دو منار: ازبناهاي قرن پنجم به شمار مي آيد و يكي از نادر ترين بنا هاي دوران سلجوقي است كه داراي دو منار مي باشد. طول اين مناره ها از سطح زمين حدود 18 متر مي باشد و كاملاً جنبان هستند. اين بنا دو طبقه و داراي غرفاتي است. هر دو مناره داراي كتيبه مي باشد كه متاسفانه بعضي قسمتهاي آنها ريخته شده و تاريخ بنا مشخص نيست. متن كتيبه ها چنين است:
مولانا امير مفخم السلطان الامرا ×××.
محي الحق و الدين ابو المفاخر محمد بن فضل دامت ملكه ×××.
7- مسجد جامع طبس و مناره آن: اين بنا نيز از مساجد دوران مير حسن خان شيباني مي باشد كه در جنب مناره اي كه گفته مي شود مربوط به دوران صفاريان بوده ساخته شده است. اين مناره حدود 40 متر ارتفاع داشته و دفعتاً در سال 1325 واژگون شده است. عكس اين منار را يك سياح سوئدي در 70 سال قبل گرفته است. 8- يخچال طبس: يخچال طبس به دستور مير محمد شيباني ساخته شده و احيا كننده طبس بوده است.
از بنا هاي ديگر طبس كه قابل توجه و اهميت مي باشد كه فقط نامي از آنها برده مي شود، عبارتند از:
|
يخچال طبس كه به امر مير حسن خان شيباني ساخته شده و احيا كننده شهر طبس بوده است.
9- باغ امير با ساختمان هاي مربوطه 10- باغ خان با ساختمان هاي مربوطه 11- حوضخانه محمد حسين شيباني 12- اطاق آينه ميرزا احمد خان سرچشمه 13- حسينيه وكيلي بازار 14- حمام گلشن 15- تيمچه 16- كاروانسراي عماد الملكي 17- بازار قديم طبس 18- حسينيه ميرزا ها 19- ساختمان محل شهرباني 20- منزل آقاي نجد شيباني 21- مسجد ميدان 22- كاروانسراي جوخواه 23- منزل آقاي فرهنگي 24- رباط گور 25- كاروانسراي شير گشت 26- كاروانسراي ده محمد 27- كاروانسراي دره بيد 28- مسجد كريت 29- مسجد فهالنج 30- قلعه دختر خوران 31- آب انبار كريت 32- مزار خسرو آباد 33- مزار محمد بن جعفر طيار 34- مزار پير حاجات 35- مزار فشاه 36- مزار زرگ
4- نامه اي از دربار فتحعلي شاه به حاكم طبس ۩
|
يكي از بادگير هاي زيبا كه در بسياري از منازل شهر طبس دده مي شود.
در انتها متن نامه اي را كه از دربار فتحعلي شاه به حاكم طبس نوشته شد و اصل آن در اختيار آقاي علي اكبر امينيان مدرس است، جهت اطلاع علاقه مندان عيناً مرقوم مي دارد:
مقرب الخاقان برادر مكرم مهربان
كاغذي كه چندي قبل در اين مصحوب (13) ۞ عالي جاه امير عمد ولي بيك آدم خود قلمي و ارسال داشته بوديد واصل شد و از مضامين و مسطورات آن من البدايه الي النهايه استحضار و آگاهي حاصل آمد. چون مبني و مدلول بر سلامت احوال آن برادر مكرم بود، نهايت خوشوقتي و مسرت به حصول پيوسته كمال ابتهاج (14) ۞ رخ نمود.
عريضه كه بخاك پاي فلك فرساي اعلي حضرت قدر قدرت اقدس همايون شهرياري -روحنا و روح العالمين فدا- عرض كرده و مبلغ دويست تومان هم به رسم پيشكش نوروزي انفاذ (15) ۞ داشته بوديد، عريضه و وجه پيشكش هر دو موقع خاص از نظر مرحمت اختصاص ملوكانه گذشت و زايد الوصف در پيشگاه حضور مبارك سر كار اقدس شاهنشاه به روحنا فدا مطبوع و مستحسن (16) ۞ گشت از راه وفور مرحمت و ظهور عنايتي كه در حق شما داشته دارند.
ملفوفه فرمان قاجرياني مبني بر كمال التفات خديوانه (17) ۞ در جواب عريضه آن برادر مهربان، شرف صدور يافته. در اين وقت كه مشار اليه مرخص و روانه مي شد ارسال گرديد. بعد از آنكه زيارت گرديد از مراتب الطاف و مراحم خاطر خطير پادشاهي كمال مفاخرت و سرافرازي حاصل خواهيد كرد و زياده از حد مستظهر (18) ۞ و اميدوار خواهيد شد.
اينكه ضمناً شرحي از نظم امور سرحد ولايت و رفاهيت و آسايش رعيت و مواظبت دائمي خودتان در انجام خدمت ديوان عرض كرده اشعار نموده بوديد، اين معني موجب مزيد وثوق (19) ۞ و اعتماد خاطر آفتاب مظاهر اقدس همايوني شاهنشاهي روحنا فدا از كفايت و كارآگاهي شما گرديد.
يقين است كه بعد از اين هم انشاء الله تعالي منتهاي مراقبت و اهتمام در انتظام مهام آن سرحد به عمل آورده؛ آني و دقيقه اي غفلت نخواهيد كرد و خودداري نخواهيد نمود و روز به روز از محاسن درستكاري و مواظبت خود بر مراتب التفات و رضاي خاطر مبارك خواهيد افزود.
و در باب مطالب و مهمات سرحديه كه چند ××× به آنطور ها اظهار نموده بوديد در ايام توفق نواب مستطاب اشرف والي حسام السلطنه العليه والي مملك خراسان دام اقباله در دربار گيتي مدار همايون بعد از عرض حضور مبارك چيزي كه مقدور و ممكن الحصول بود صورت انجام يافت و آنچه پيشرفت فرمايي نواب مستطاب عزي اليه به صفحه خراسان از تفصيل اوضاع و دستور العمل ديواني كما هو حقه اطلاع حاصل خواهيد نمود.
××× كرمان هم كه بين راه به غارت و سرقت برده اند و محصل ديوان آمده غرامت آن را از ××× نوشته. و عريضه اي كه به خاك پاي همايون عرض كرده بوديد همان عريضه و كاغذ خود را به نظر انور همايوني ××× مراتب را عرض و حالي كردم و ملفوفه فرمان مبارك صادر نموده، ارسال داشتم كه محصل نشود و چيزي از آن برادر مطالبه نكنند. اما چون مقرب الخاقان وكيل الملك وزير كرامت باز مجدداً در اين باب تفصيلي نوشته و كاغذ عالي جاه غلام حسين خان مامور سيستان فرستاده بود كه مال مزبور را در خاك طبس زده اند و برده اند. لهذا حسب الامر قرار بر اين شد كه حسب الامر يكي دو نفر از صاحبان مال به دار الخلافه بيايند و از اينجا روانه خراسان گرديده خدمت نواب مستطاب حسام السلطنه بيايند. نواب معز اليه به حقيقت امر رسيدگي بفرمايند. هر گاه مال را در خاك كرمان ××× كه هيچ ابداً به شما دخلي و ربطي ندارد و اگر خداي نخواسته معلوم شود كه در خاك طبس اين اتفاق افتاده باشد غرامت آن را از شما گرفته رد نمايند. عجالتاً بر حسب حكم ××× تحصيلي خواهد كرد تا همه صاحبان اموال ××× (20) ۞. |
|
ماهنامه هنر و مردم بهمن سال 1329 اداره كل هنرهاي زيباي كشور در وزارت فرهنگ تشكيل يافت. يكي از ادارات تابعه اين اداره كل، اداره روابط بين الملل و انتشارات، با هدف شناساندن فرهنگ و تمدن و هنرمندان كشور، در آبان ماه ســـال 1341 اقــــدام به چــاپ نشريه اي ماهانه با موضوعات هـنري، فرهنگي و ادبي به نام «هنر و مردم» بــه مدير مسئولي آقاي دكتر خدابنده لو و سردبيري آقاي عنايت الله خجسته بـه قيمت 6 ريال نمود. محل دفتر نشريه ابتدا در تهران، خيابان دانشكده، شماره 76 بود و در دي ماه 1341 به تهران، خيابان حقوقي، شماره 182 منتقل گرديد. آذر ماه 1343 اداره روابط بين الملل و انتشارات به اداره كل روابط فرهنگي وزارت فرهنگ و هنر تغيير نام داد و از شماره 133 (آبان ماه 1352)، آقاي بيژن سمندر به عنوان سردبير نشريه تعيين و از شماره 168 (مهر ماه 1355)، سردبير آن هيئت تحريريه گرديد. آخرين شماره اين نشريه (شماره 193) مربوط به آبان و آذر سال 1357است. وجود عبارت «هنر برتر از گوهر آمد پديد» بر روي جلد تمامي شماره هاي نشريه، حاكي از قدر و ارزش هنر و جايگاه آن در ميان ايرانيان است. شماره اول اين نشريه در 24 صفحه در چاپخانه سازمان سمعي و بصري هنرهاي زيباي كشور چاپ و نشر گرديده و سر مقاله شماره اول آن با عــنوان «سخني با شـما دربــاره مجله اي بـه نام هنر و مردم» بود كه با اين عبارات آغاز گرديده: «هيئت تحريريه مجله هنر و مردم افتخار دارند كه نخستين ثمره زحمات خود را بدين وسيله تقديم خوانندگان عزيز مي نمايند. كمال كوشش ما همواره بر اين بوده و خواهد بود كه بين شما از يكسو و هنر و هنرمند از سوي ديگر تفاهم بوجود آوريم و ....» اولين مقاله از شماره اول اين نشريه با عنوان «غياث نقش بند، نقاشي توانا، شـاعري خــوش قريحه و بافنده اي چيره دست» به قلم يحيي ذكاء به رشته تحرير در آمد و آخرين مقاله از اين نشريه كه در شــماره 193 بــه چاپ رسيده است، نوشته مهدي پرتوي آملي و تحت عنوان «در ريشه هاي تاريخي امثال و حكم» مي باشد. اين نشريه با هدف بالا بردن سطح هنري كشور و آشكار ساختن زواياي تازه اي از روح بزرگ و قريحه و ذوق سرشار ايراني، مستحكم ساختن قوميت و مليت اصيل ايراني، آشنا سازي افراد با هنرهاي زيباي كشور و نيز حمايت از هنرمندان و هنر ملي ايران چاپ و منتشر مي گرديد. |
|
|
|
ديدگاه هاي خوانندگان درباره اين مقاله: | 12 ديدگاه واپسين از 12 ديدگاه |
اطلاعات بسيار خوب و تقريبا كاملي بود خيلي ممنون 11/24/2007 4:46:47 PM
سيمين صدارتي | 30...@gmail.com |
salam.khaste nabashid pedare man ahle tabas boodan man ham alagheye ziadi be in shahr daram va sali 2 3 baro be in shahr mosaferat mokonam dar tehran sakenim baraye tahghighe daneshgaham in page ro serch kardam ali bood 11/4/2008 9:58:42 AM
اطلاعات بيشتر باشد 4/20/2009 4:59:13 PM
mostafa | mostaf...@yahoo.com |
salma mamnoon az matalebetoon age mishe man tasaviri az mazar khosroabad ro mikhasram age emkan dare chand axi ro baram mail konid mamnoon az in hame zahmat shoma 8/3/2010 11:14:24 PM
خيلي خوب بود فقط عكساتون كيفيت خوبي نداشت 12/8/2010 4:52:45 PM
كامل تر شود 5/2/2011 9:41:59 PM
بهتر نيست اطلاعات همراه با تصاوير جديد باشه چون هر روز ميشه به اين مقاله رجوع كرد. مرسي 2/25/2012 4:39:07 PM
اقدام بجا و مناسبي است 12/17/2012 9:53:10 AM
سلام خيلي ممنونم بابت مطالب جالبتون اگه ميشه بيشتر از حاكم هاي طبس مطلب بزارين چون اجداد منن برام خيلي مهم شده متشكرم 1/16/2015 1:23:40 AM
خيلي خوب بود ممنون 2/28/2015 2:32:29 PM
fateme | fateme...@gmail.com |
سلام . اطلاعات خوبي بود فقط،اگه ممكن است در مورد آب مرتضي علي توضيحاتي رو بذاريد
5/16/2016 9:45:50 PM
Bijan sheibani | agh...@yahoo.com |
درود من نسل هشتم خاندان شيباني امير بيژن خان شيباني هستم تشكر از مطلبتون ولي يك سري مطالب بود كه گفته نشده باز تشكر ميكنم درود بر پرچم شير و خورشيد سربلند و موفق باشيد 6/19/2016 4:29:11 AM |
|
هنگام چاپ: 11/11/2007 1:13:03 AM | امتياز: 3.92 از 5 در 48 راي | شمار بازديد: 47553 | شمار ديدگاه: 12 |
|
|