1- چكيده
جذب گروه هاي كم خطر جامعه براي اهداي داوطلبانه خون از اهداف مهم مراكز انتقال خون مي باشد. زنان شهر يزد تنها 5 درصد اهدا كنندگان خون را تشكيل مي دهند. براي شناسايي وضعيت آگاهي، نگرش، باور ها و عواملي كه مانع اهداي خون زنان مي شوند، مطالعه حاضر طراحي گرديد. در اين مطالعه مقطعي، 1602 نفر از خانم هاي شهر يزد به روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شد و اطلاعات به وسيله پرسش نامه جمع آوري گرديد. آزمون هاي t و ANOVA براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد.
آگاهي در مورد اهداي خون بين گروه هاي مختلف، متفاوت بود. زنان خانه دار و بي سواد، آگاهي كمتري داشتند. 15% خانم ها حداقل يك بار خون اهدا كرده بودند. مهم ترين انگيزه اهداي خون، عمل خدا پسندانه و كمك به هم نوع و مهم ترين موانع اهداي خون، كم خوني، نداشتن وقت، ترس و عدم دسترسي آسان به مراكز اهداي خون بود. 26% از خانم ها، باور هاي غلطي در مورد اهداي خون داشتند. بين آگاهي و عملكرد افراد ارتباط مستقيمي وجود داشت و با افزايش آگاهي، دفعات اهداي خون نيز افزايش مي يافت.
ارتقاي سطح آگاهي زنان، رفع باور هاي غلط در مورد اهداي خون و بازنگري در زمان ها و مكان هاي اهداي خون بايد در اولويت برنامه هاي جذب اهدا كنندگان قرار گيرد. مطالعات بيشتري نياز است تا مشخص كند در نظر گرفتن مساله كم خوني خانم ها و بهبود وضعيت سلامت آن ها تا چه اندازه در افزايش جذب ايشان جهت اهداي خون مي تواند موثر واقع گردد.
واژگان كليدي: اهداي خون، آگاهي، نگرش، عملكرد، خانم ها.
2- مقدمه
3- مواد و روش ها
4- يافته ها
5- بحث
ذخاير خون ملي با اهداي داوطلبانه خون توسط جامعه تامين مي شود و خانم ها، تشكيل دهنده حدود نيمي از اين جامعه هستند. در كشور ما اكثر اهدا كنندگان خون را مردان تشكيل مي دهند و زنان تنها 10% اهدا كنندگان را شامل مي شوند (1). در كشور هاي غربي، نسبت مرد و زن براي اهداي خون كامل تقريباً مساوي است (8). مطالعات نشان داده است كه در تعيين استراتژي هاي جذب اهدا كنندگان بايد به طور ويژه زنان را مورد توجه قرار داد (6 و 9). مطالعه قبلي ما در يزد نشان داد كه آگاهي زنان نسبت به اهداي خون، كمتر از مردان بود و در مطالعه فعلي نيز بيشتر زنان از شرايط اهداي خون بي اطلاع بودند (4).
در اين مطالعه همچنين باور هاي زنان در مورد اهداي خون بررسي شد. 26.5% زنان تصور مي كردند بانك خون، خون هاي اهدايي را به بيماران مي فروشد و 19.3% معتقد بودند اهداي خون مي تواند آن ها را به هپاتيت يا ايدز مبتلا نمايد. بنابراين در تدوين برنامه هاي آموزشي بايد ارتقاي سطح آگاهي در مورد سلامت اهداي خون و رفع باور هاي غلط، مورد توجه ويژه قرار گيرد.
نتايج مطالعه فعلي نشان داد بين آگاهي، نگرش و عملكرد زنان در مورد اهداي خون، ارتباط معني داري وجود دارد (جدول 4). همچنين در اين مطالعه، آگاهي و عملكرد زنان با خصوصيات دموگرافيك آن ها نيز ارتباط معني داري داشت كه با مطالعات ديگر نيز مطابقت دارد (4، 6 و 10). بنابراين در برنامه هاي جذب اهدا كنندگان، گروه هاي زنان خانه دار، بي سواد و زنان با سن بيش از 30 سال بايد مورد توجه بيشتري قرار گيرند.
در مطالعه فعلي، 15% زنان، حداقل يك بار خون اهدا كرده بودند. مطالعه قبلي در يزد نشان داد حدود 60% مردان، سابقه اهداي خون داشتند (4). بخشي از اين تفاوت، ناشي از تفاوت در سطح آگاهي بين دو جنس مي باشد. نتايج يك مطالعه در «آمريكا» نيز نشان داده زنان نسبت به مردان، سابقه اهداي خون كمتري داشته اند (50% مقابل 79%) (6).
زنان، بيشتر مستعد كم خوني هستند و به دليل حاملگي و زايمان نمي توانند خون اهدا كنند. هر كدام از اين شرايط، آن ها را از اهداي خون باز مي دارد و در نتيجه كمتر در زمره اهدا كنندگان قرار مي گيرند (11). با اين وجود مقايسه آمار نشان مي دهد ميزان مشاركت زنان ايراني بالاخص زنان يزد، كمتر از مشاركت زنان در مطالعات ديگر است. 24% از زنان در مطالعه «خدير» سابقه اهداي خون داشته اند (5). يك مطالعه در سال 2001 در «آمريكا» نشان داده 45.5% اهدا كنندگان را خانم ها تشكيل داده اند و در «فرانسه» نيز 49% اهدا كنندگان زن بوده اند (12 و 13). در حالي كه در سال 1383 خانم هاي يزد، 5% اهدا كنندگان را تشكيل داده اند (1).
بررسي علل عدم اهداي خون زنان در اين مطالعه نشان داد 31.5% زناني كه خون اهدا نكرده بودند، كم خوني را علت عدم اهداي خون عنوان كردند و اظهار كم خوني، بيشترين فراواني را در بين علل عدم اهداي خون داشت (جدول 2). كمبود وقت، ترس و عدم دسترسي آسان به مراكز اهداي خون در رتبه هاي بعدي قرار داشت و حاملگي و زايمان و شير دهي، كمتر از 10% و عدم موافقت همسر يا خانواده، كمترين فراواني را در بين علل داشت.
اگر چه آمار دقيقي از وضعيت كم خوني در زنان يزد در دسترس نيست اما بيشترين كم خوني در زنان ايراني، 33.4% گزارش شده است و يكي از شايع ترين علل كم خوني زنان، فقر آهن مي باشد (14 و 15). مطالعه اي در مورد فقر آهن در اهدا كنندگان يزد نشان داد، نيمي از زناني كه براي اولين بار جهت اهداي خون مراجعه نمودند، دچار كمبود ذخاير آهن بودند و يك نوبت اهداي خون، منجر به افزايش فراواني فقر آهن در زنان اهدا كننده گرديد (16). اجراي طرح هايي در جهت غني ساري مواد غذايي با آهن، منجر به افزايش غلظت هموگلوبين گرديده است (17). اجراي چنين طرح هاي در سطح ملي در كنار آموزش زنان به استفاده از تركيبات آهن در دوران حاملگي و شير دهي و تغيير عادات غذايي در جهت افزايش جذب آهن مي تواند باعث بهبود ذخاير آهن خانم ها گردد. علاوه بر اين، روش هاي سالم و موثري براي جلوگيري از كم خوني فقر آهن در خانم هاي اهدا كننده خون مورد نياز است (18). مطالعات بيشتري در آينده نياز است تا مشخص كند در نظر گرفتن مساله كم خوني خانم ها و بهبود وضعيت ذخاير آهن آن ها چه اندازه در افزايش اهدا كنندگان زن موثر واقع مي گردد.
6- نتيجه گيري
تدوين برنامه هاي آموزشي با هدف بهبود سطح آگاهي زنان در مورد اهداي خون با توجه ويژه به گروه هايي كه نياز آموزشي بيشتري دارند و رفع باور هاي غلط در مورد اهداي خون و استفاده از رسانه ها به خصوص راديو و تلويزيون كه در اين مطالعه و مطالعات قبلي بيشترين زمينه آشنايي مردم با اهداي خون را فراهم كرده است و بازنگري در زمان ها و مكان هاي اهداي خون جهت دسترسي آسان تر به مراكز اهداي خون، پيشنهاد مي گردد (4 و 5).
Knowledge, attitude and practice of women of Yazd about blood donation in 1384
Abstract
The most important aim of all blood transfusion centers is to recruit blood donors from low risk group of society for blood donation to be embarked on voluntarily and regularly. In the city of Yazd, women form only 5% of blood donors. The aim of this study was to assess barriers to blood donation by women and the level of knowledge, attitude and practice regarding blood donation in the city of Yazd. In the cross sectional study, 1602 women were selected by clustering sampling method and interviewed using a specially formatted questionnaire. Data were analyzed by ANOVA and t-test.
Level of knowledge was different across various groups. Illiterate omen and housewives had the least level of knowledge. 15% of women had donates blood at least once in the past. The most important motivational factor was sense of moral duty with a spiritual reward and the most important barriers to blood donation were anemia, fear, lack of time, and difficulty in access to donation sites. A significant percentage (26%) of women had wrong beliefs about blood donation. There was a direct relationship between knowledge and practice. The number of blood donation was correlated with increase in level of knowledge.
Increase in the level of knowledge of women and correction of wrong beliefs should be the topmost priority. Further studies are needed to determine whether addressing anemia and women`s health can tend to increase the number of female blood donors.
Keywords: Blood donation, Knowledge, Attitude, Practice, Women. |