مسجد جامع يزد [1 از 2] Yazd Jame Mosque [1 of 2] | | همان گونه كه از عنوان و فهرست اين مقاله نمايان است، اين مقاله بخشي از يك مقاله بزرگتر با همين عنوان است كه تا كنون بخش هاي زير از آن در سايت غول آباد چاپ شده است:
|
| چكيده: مطالعه كتيبه هاي تاريخ دار، بانيان، سازندگان، هنرمندان و سير تحول بناي مسجد جامع كبير يزد و انتشار عكس ها و نقشه هاي آن. واژگان كليدي: جلوخان، سردر، منار، هشتي، صحن، ايوان، گنبدخانه، گرمخانه، شبستان، محراب، قرايت خانه، كتيبه، كاشي، باني، معمار، حجار، خطاط، واقف، عمرو ليث صفاري، علاء الدوله گرشاسب بن علي بن فرامرز، سيد ركن الدين، شاه يحيي، شاهزاده محمد ولي ميرزا، سيد علي محمد وزيري، مسجد جامع عتيق، مسجد شبستاني، مسجد جامع قديم، مسجد گرشاسبي، مسجد جامع نو، مسجد جمعه، مسجد جامع كبير، يزد. Abstract: Studying historic inscriptions, commissioners, builders, artists and evolution of building of Yazd great Jame mosque and publishing its images and plans. Keywords: forecourt, portico, minaret, vestibule, courtyard, eivan, gonbadkhane, garmkhane, shabestan, prayer niche, qaraatkhane, inscription, tile, commissioner, architect, stone carver, calligrapher, bequeather, Amr Leys Saffari, Alaod Dowle Garshasb ebne Ali ebne Faramarz, Seyyed Roknad Din, King Yahya, Prince Mohammad Vali Mirza, Seyyed Ali Mohammad Vaziri, Antique Jame mosque, shabestani mosque, Old Jame mosque, Garshasbi mosque, New Jame mosque, friday mosque, Great Jame mosque, Yazd. |
| كتاب: گنجنامه، فرهنگ آثار معماري اسلامي ايران دفتر: هشتم، مساجد جامع، بخش دوم مركز اسناد و تحقيقات: دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه شهيد بهشتي زير نظر: كامبيز حاجي قاسمي مدير اجرايي: زند حريرچي، بهنام قليچ خاني مدير گروه تهيه و تنظيم نقشه ها: بتول ملا اسد الله، مرضيه مهدي يار نويسنده متون: مريم دخت موسوي روضاتي گروه متن: مهدي صابونيان يزد، هديه نوربخش، بابك خرم، آرش شهنواز، حسين زريني ويراستار متون فارسي: محمد پروري مترجم: كلود كرباسي ويراستار متون انگليسي: مريم طباطبايي انتشارات: روزنه؛ سال 1383 Book: Ganjnameh, Cyclopaedia of Iranian Islamic Architecture Volume: Eight, Congregational Mosques, part two Documentation and research center: Faculty of architecture and urban planning of Shahid Beheshti university Supervisor: Kambiz Haji Ghasemi Executive director: Zand Harirchi, Behnam Ghelich Khani Director of plan compilation and preparation team: Batool Molla Asadollah, Marzieh Mahdi Yar Writer of texts: Maryamdokht Mousavi Rowzati Text team: Mahdi Sabounian Yazd, Hedieh Nourbakhsh, Hossein Zarrini, Babak Khorram, Arash Shahnavaz Editor of Persian texts: Mohammad Parvari English Translator: Claude Karbasi Editor of English texts: Maryam Tabatabaee Publication: Rowzaneh; year 2005 |
| فهرست:
۞ 2- Yazd Jame Mosque ۞ 2-1- Historic inscriptions ۞ 2-2- Commissioners and builders ۞ 2-3- Information from written sourses ۞ 2-4- Evolution of the building |
| 1- مسجد جامع يزد ۩
| گنبد و بخشي از ايوان در جبهه جنوبي صحن مسجد جمعه يزد. Dome and part of eyvan in southern side of courtyard of Yazd friday mosque. معين محمدي
1-1- كتيبه هاي تاريخ دار بنا ۩
در هشتي (1) ۞ ورودي شرقي، كتيبه (2) ۞ اي از كاشي (3) ۞ وجود دارد كه در آن، متن وقف نامه مسجد آمده كه مورخ 765 ه.ق (743 ه.ش) است؛ و اين قديمي ترين تاريخ ثبت شده در بنا است. (4) ۞ ديگر الواح سنگي و كتيبه هاي كاشي اين هشتي، مورخ 770 ه.ق (747 ه.ش) (5) ۞، 777 ه.ق (754 ه.ش) (6) ۞، 820 ه.ق (796 ه.ش) (7) ۞، 863 ه.ق (838 ه.ش) (8) ۞، 875 ه.ق (849 ه.ش) (9) ۞ و 947 ه.ق (919 ه.ش) (10) ۞ است. علاوه بر اينها، دو فرمان از «شاه عباس صفوي» مورخ 1004 ه.ق (974 ه.ش) (11) ۞ و 1022 ه.ق (992 ه.ش) (12) ۞، فرماني از «شاه صفي» مورخ 1046 ه.ق (1015 ه.ش) (13) ۞، فرمان ديگري با تاريخ 1047 ه.ق (1016 ه.ش) (14) ۞، فرماني از «ميرزا محمد محسن» -حاكم يزد- به تاريخ 1115 ه.ق (1082 ه.ش) (15) ۞ و دو وقف نامه مورخ 1121 ه.ق (1088 ه.ش) (16) ۞ و 1179 ه.ق (1144 ه.ش) (17) ۞ در اين هشتي وجود دارد.
بر كتيبه هاي سردر (18) ۞ شرقي، تاريخ هاي 819 ه.ق (795 ه.ش)، 861 ه.ق (836 ه.ش) و 891 ه.ق (865 ه.ش) ديده مي شود. (19) ۞ كتيبه اي مربوط به تعميرات سال 1365 ه.ق (1325 ه.ش) (20) ۞ و نيز كتيبه اي به خط كوفي با تاريخ 1370 ه.ق (1330 ه.ش) (21) ۞ بر اين سردر نصب شده كه كتيبه اخير، از روي كتيبه اي قديمي كه در همانجا بوده، ساخته شده است. محراب (22) ۞ گنبد خانه مسجد، مورخ 777 ه.ق (754 ه.ش) است. (23) ۞ كتيبه اي در ايوان (24) ۞ اصلي، مورخ 813 ه.ق (789 ه.ش) (25) ۞ و كتيبه ديگري در اين ايوان به تاريخ 836 ه.ق (811 ه.ش) (26) ۞ است. همچنين كتيبه بي تاريخي از دوره «شاهرخ تيموري» در ايوان مسجد وجود دارد. (27) ۞ محراب فضاي كوچكي به نام قرايت خانه (28) ۞، در قسمت شرقي صحن (29) ۞، مورخ 890 ه.ق (864 ه.ش) است. (30) ۞ بر سردر شمالي، كتيبه اي حاكي از تعميرات سال 1367 ه.ق (1327 ه.ش) است. (31) ۞ همچنين دو سنگ قبر با تاريخ هاي 492 ه.ق (478 ه.ش) و 533 ه.ق (817 ه.ش) از خرابه هاي بخش قديم مسجد، به نام «مسجد گرشاسب» به دست آمده است. (32) ۞
1-2- بانيان و سازندگان بنا ۩
هر قسمت از اين بنا در زماني ساخته شده و بانيان (33) ۞ متعددي داشته است. اولين باني احتمالاً «عمرو ليث صفاري» بوده است. (34) ۞ ديگر باني شناخته شده مسجد، «علاء الدوله گرشاسب بن علي بن فرامرز بن علاء الدوله ابو جعفر كالنجار» -حاكم يزد در سال هاي 488 ه.ق (474 ه.ش) تا 513 ه.ق (498 ه.ش)- بوده است؛ (35) ۞ و پس از او، در همان قرن ششم هجري، دختران «فرامرز بن علي»، از خاندان «كاكويي»، قسمت هايي به بناي مسجد افزوده اند. (36) ۞ امروزه از بخش قديم مسجد، اثري باقي نيست؛ و بناي كنوني، از آثار «سيد ركن الدين محمد بن قوام الدين محمد بن نظام حسيني يزدي قاضي»، متوفي به سال 732 ه.ق (711 ه.ش) است كه پس از فوت وي، «مولانا سعيد شرف الدين علي» آن را به پايان رسانده است. (37) ۞ قسمت هايي ديگر از مسجد را «امير شمس الدين قاضي» و «امير بلغدر» و سپس در سال 777 ه.ق (754 ه.ش)، «شاه يحيي بن مظفر» بنا كرده اند. (38) ۞ باني مناره هاي (39) ۞ سردر مسجد احتمالاً «آقا جمال الدين محمد» مشهور به «مهتر جمال» -وزير يزد در دوره «شاه طهماسب صفوي»- بوده است. (40) ۞
| تصوير سه بعدي مسجد جامع كبير يزد؛ اين بنا هفت در ورودي دارد. Tri-dimensional projection of Yazd great friday mosque; This building has seven entrance doors. |
بناي مسجد در دوره هاي مختلف، مرمت، و قسمت ها و تزييناتي به آن افزوده شده است. از بانيان و نيز تاريخ اين مرمت ها و الحاقات مي توان به اينها اشاره كرد: «ظهير الدين ابو منصور فرامرز» -اولين امير كاكويي- در سال 432 ه.ق (419 ه.ش) (41) ۞، «علاء الدوله امير علي بن فرامرز» و همسرش -«ارسلان خاتون»- در سال هاي 455 ه.ق (442 ه.ش) تا 488 ه.ق (474 ه.ش) (42) ۞، «امير شمس الدين» -فرزند «امير چخماق»- و «ابو العذرا» -از عمال «گوركاني»- در دهه 850 ه.ق (825 ه.ش) (43) ۞، «خواجه جلال الدين محمود خوارزمي» در سال 809 ه.ق (785 ه.ش) (44) ۞، «شاه نظام كرماني» -فرماندار يزد در زمان حكومت شاهرخ تيموري- به سال 819 ه.ق (795 ه.ش) (45) ۞، «بي بي فاطمه خاتون» -همسر امير چخماق- به سال 830 ه.ق (806 ه.ش) يا 836 ه.ق (811 ه.ش) (46) ۞، «خواجه معين الدين ميبدي» -از وزراي يزد در عهد «تيموريان»- قبل از سال 861 ه.ق (836 ه.ش) (47) ۞، «امير نظام الدين حاجي قنبر جهانشاهي» به سال 862 ه.ق (837 ه.ش) (48) ۞، «مولانا عبد الحي» و «مولانا شهاب الدين عبد الله» در زمان «صفويان» و پيش از سال 1090 ه.ق (1058 ه.ش) (49) ۞، «شاهزاده محمد ولي ميرزا» به سال 1240 ه.ق (1203 ه.ش) (50) ۞ و «سيد علي محمد وزيري» به سال 1324 ه.ش (51) ۞.
| زير گنبد مسجد جامع كبير يزد؛ معمار يزدي اين گنبد دو جداره سعد بن محمد كدوك بوده است. Beneath of dome of the Yazd great Jame mosque; The Yazdi architect of this two-layered dome was Saadebne Mohammad Kadook. معين محمدي
در منابع و همچنين كتيبه هاي موجود، نام معماران (52) ۞ قسمت هاي مختلف بنا و سال اقدامات آنان آمده است؛ از جمله: «مولانا عفيف الدين معمار» در نيمه اول قرن هشتم هجري قمري (53) ۞، «مولانا ضياء الدين محمد معمار» به سال 777 ه.ق (754 ه.ش) (54) ۞، «صنع الله معمار يزدي» در سال 947 ه.ق (919 ه.ش) (55) ۞ و «عمر بن محمود حاج تاج الدين» كه نام او در كتيبه اي بي تاريخ بر سردر شرقي بنا ديده مي شود (56) ۞. معمار گنبد (57) ۞، «سعد بن محمد كدوك» -بناي يزدي- بوده است؛ اما كتيبه گنبد، مورخ نيست. (58) ۞ سردر و مناره هاي آن را در سال 1365 ه.ق (1324 ه.ش)، «حسين علي محمودي» -معمار مهريزي- مرمت كرده است. (59) ۞
از خطاطان كتيبه هاي مسجد مي توان به اين هنرمندان اشاره كرد: «بهاء الدين هزار اسپ» (60) ۞، «مولانا شمس الدين محمد شاه حكيم خطاط» (61) ۞، «مولانا كمال الدين بن شهاب الدين» مشهور به «عصار» كه از او دو كتيبه مورخ 863 ه.ق (838 ه.ش) و 875 ه.ق (849 ه.ش) در هشتي ورودي شرقي و كتيبه ديگري بي تاريخ و به ظن قوي مربوط به همين سال ها در محراب گنبد خانه است (62) ۞، «سلطان محمد» (63) ۞، «نور الدين محمد كچويي» (64) ۞، «ابو طالب» (65) ۞، «ذبيحي» (66) ۞ و «علي محمد كاوه» (67) ۞. علاوه بر اين هنرمندان، نام حجاران (68) ۞ كتيبه ها، «محمد رضا»، «سلطان محمود يزدي» و فرزند او -«محمد امين»- در كتيبه هاي مسجد آمده است. (69) ۞
نام سازنده هنرمند و چيره دست محراب زيباي كاشي كاري شده گنبد خانه، «حاج بهاء الدين محمد بن ابي بكر بن الحسيني»، در كتيبه مورخ 777 ه.ق (754 ه.ش) اين محراب ديده مي شود. (70) ۞ در هشتي ورودي شرقي، بر مجموعه اي از كاشي معرق (71) ۞ مورخ 820 ه.ق (796 ه.ش) كه 982 ه.ق (953 ه.ش) نيز مي توان خواند، نام «قطب الدين صيرفي» ثبت است. اين كاشي ها را از زير بقاياي گرم خانه (72) ۞ گرشاسبي بيرون آورده اند. (73) ۞ در الواح وقف نامه اي اين هشتي، نام واقفان، «ابن سلطان محمود حاجي افضل» و «خواجه امين الدين بن حسين بن علي» ديده مي شود. (74) ۞
1-3- ديگر اطلاعات مكتوب ۩
«دونالد ويلبر» (75) ۞ آورده است كه در سمت شرقي صحن، خرابه هاي مسجدي قديمي وجود دارد كه احتمال مي رود متعلق به قبل از «دوره سلجوقيان» باشد. (76) ۞ خرابه هاي اين بنا تا چند دهه پيش باقي بوده و «ماكسيم سيرو» (77) ۞ در رساله خود درباره مسجد جامع يزد، از آن، چندين عكس ارايه كرده است. (78) ۞
| عكس راست: سردر شرقي؛ عكس چپ: تزيينات سردر شرقي. Right picture: Eastern entrance portico; Left picture: Decorations of the eastern entrance portico. معين محمدي |
1-4- سير تحول بنا ۩
مسجد فعلي بر جاي سه مسجدي بنا شده كه در قرون متمادي در جوار يكديگر ساخته شده بودند. اين سه، نهايتاً در دوره «قاجاريان» به مسجدي واحد با صحني وسيع تبديل شده است. اولين مسجد يا «مسجد جامع عتيق» در نيمه دوم قرن سوم هجري قمري و در زمان حكومت عمرو ليث صفاري با طرح شبستاني (79) ۞ ساخته شد. اين مسجد در نيمه دوم قرن پنجم هجري قمري، در زمان حكومت امراي كاكويي يزد، تعمير و نوسازي شد و در جوار آن، مناره اي احداث شد كه تا قرن نهم هجري قمري بر پا بود. آثار مسجد اوليه تا سال 1324 ه.ش در شمال شرقي صحن مسجد فعلي باقي بود.
دومين مسجد يا «مسجد جامع قديم»، در نيمه دوم قرن پنجم هجري قمري در زمان حكومت علاء الدوله گرشاسب بن علي بن فرامرز -از امراي كاكويي يزد- ساخته شد. اين مسجد كه يك گنبد خانه (80) ۞ و يك يا چند ايوان داشت، در قسمت غربي مسجد عتيق بنيان نهاده شد؛ و سپس دختران فرامرز بن علي كاكويي، شبستان (81) ۞ و مقبره اي (82) ۞ در جوار آن، احداث كردند. اين مسجد تا سال 1240 ه.ق (1203 ه.ش) بر پا بود و در اين سال در نوسازي و گسترش بنا، بخش اعظم آن منهدم گرديد.
| بخشي از محراب و گنبد در گنبدخانه مسجد جامع يزد؛ اين محراب زيبا را حاج بهاء الدين محمد در سال 754 ه.ش ساخته است. Part of the prayer nich and dome in gonbad-khaneh of Yazd Jame mosque; Haj Bahaoddin Mohammad has built this beautiful prayer niche in year 1375 A.D. معين محمدي
سومين مسجد يا «مسجد جامع نو» در نيمه اول قرن هشتم هجري قمري به همت «سيد ركن الدين محمد قاضي» در پشت قبله مسجد جامع قديم بنيان نهاده شد. اين مسجد صحني كوچك و گنبد خانه و ايواني عظيم داشت. (83) ۞ ماكسيم سيرو معتقد است كه اين بنا، قسمتي از طرح مسجدي چهار ايواني (84) ۞ بوده كه به انجام نرسيده است. (85) ۞ در سال 777 ه.ق (754 ه.ش)، اقدامات ساختماني شاه يحيي بن مظفر به تزيينات كاشي كاري (86) ۞ وسيع در مسجد جامع نو و احداث شبستان شرقي و سردر عظيم مسجد منجر شد. (87) ۞
در سال 809 ه.ق (785 ه.ش) و در زمان «خواجه جلال الدين خوارزمي»، تزيينات كاشي كاري مسجد جامع نو ادامه يافت. در اين زمان، نگارش كتيبه سوره «انّا فتحنا» بر پيرامون صحن مربع شكل و ايوان و گنبد خانه مسجد آغاز شد كه در سال 819 ه.ق (795 ه.ش)، در دوره شاه نظام الدين كرماني، همزمان با احداث شبستان غربي و درگاه (88) ۞ ورودي غربي، پايان يافت. (89) ۞ شاه نظام الدين همچنين كاروانسراي (90) ۞ مقابل سردر مسجد را به صورت جلو خان (91) ۞ در آورد. در ميانه اين جلو خان، دو حوض بوده است كه در نقشه ترسيمي ماكسيم سيرو ديده مي شود. (92) ۞
در دوره حكومت امير چخماق، در سال 825 ه.ق (801 ه.ش)، مرمت و نوسازي مسجد جامع عتيق آغاز شد كه تا سال 846 ه.ق (821 ه.ش) به طول انجاميد. ماكسيم سيرو معتقد است كه احتمالاً مناره هاي سردر اصلي مسجد را در اين دوره ساخته اند. در احتمالي ديگر، اين مناره ها را در زمان شاه طهماسب صفوي به سردر افزوده اند. كتيبه هايي متعلق به اين زمان بر سردر مسجد ديده مي شود.
در دوره «فتحعلي شاه قاجار»، اقدامات ساختماني گسترده در مسجد، به تخريب قسمت هاي زيادي از بناي سه مسجد جامع منجر شد. در اين زمان، مسجد جامع فعلي، به صورت بنايي واحد شكل گرفت. در عمليات گسترش صحن مسجد جامع نو و تخريب سه جبهه حياط (93) ۞ مربع شكل آن، بخش اعظم كتيبه قرآني پيرامون صحن از بين رفت؛ و امروزه فقط قسمت هايي از آن در جبهه جنوبي و گنبد خانه و ايوان باقي است. همچنين بخش اعظم مساجد جامع عتيق و جامع قديم تخريب، و صحن مسجد جامع فعلي به جاي آنها ساخته شد. به علاوه، قسمت هايي كه در دو سوي شرق و غرب اين صحن باقي ماند، مرمت شد. در اين دوره، سردر شمالي مسجد، در محل ورودي (94) ۞ عهد گرشاسب، نوسازي شد. در دوره «ناصر الدين شاه قاجار»، شبستان شرقي و هشتي ورودي اصلي و مناره هاي بلند سردر و پشت بند (95) ۞ هاي گنبد خانه مرمت شد.
بناي مسجد در دوره اخير، آسيب فراواني ديده بود تا آنكه در سال 1324 ه.ش به همت حاج سيد علي محمد وزيري مرمت اساسي شد. در اين دوره، بقاياي مسجد جامع عتيق را كه در كنار صحن مسجد متروك بود، تخريب كردند و بر جاي آن، شبستاني جديد ساختند. (96) ۞
| | كتاب گنجنامه؛ دفتر 8، مساجد جامع، بخش دوم با آنكه معماري اين سرزمين، تاريخي چند هزار ساله دارد، تلاش هايي كه براي شناسايي و معرفي آثار آن صورت گرفته است سابقه چنداني ندارد. تنها از چند دهه پيش محققان و پژوهشگران به بازنگري اين آثار هنري پرداخته و كوشيده اند گرد و غبار گذشت قرون را از اين گوهر هاي تابناك بزدايند و تلالو چشم نواز آنها را دوباره آشكار سازند. علل و عوامل آن بي توجهي و نيز اين التفات ناگهاني به آثار تاريخي معماري بحثي مفصل مي طلبد كه در حوصله اين مختصر نمي گنجد. همين قدر بايد اشاره كرد كه آن بي توجهي در واقع محصول توجه كامل و اين التفات، نتيجه بي التفاتي است. چه تا آن زمان كه اين آثار جزيي از زندگي مردم ما بود، لزومي به شناخت و معرفي آنها احساس نمي شد؛ اما آنگاه كه بر اثر انقطاع فرهنگي، رشته هاي اصالت ديرين گسسته شد و نشانه هاي بي ريشگي در همه چيز ظاهر گشت، تمايل به بازگشت به خود و يافتن هويت خودي نيز فزوني گرفت؛ و به اين ترتيب، آثار معماري گذشته هم مانند هرآنچه از اصالت گذشته نشاني داشت، محتاج بازشناسي و معرفي شد. ناگفته پيداست كه راه اين بازشناسي و ادراك دوباره، سخت ناهموار و پرمخاطره است و بزرگترين سنگ اين راه نيز همان بريدگي فرهنگي و بيگانگي از خود است كه راست ها را كج مي نماياند و بيراهه ها را راه. به هر حال، امروز در وضعي قرار گرفته ايم كه لزوم شناسايي و درك آثار معماري گذشته بر هيچ كس پوشيده نيست. اين حقيقت اين اميد را پديد مي آورد كه انشاء الله روزي تك تك اين آثار گرانبها و ميراث غني گذشتگان ما كه در سرتاسر اين سرزمين پهناور پراكنده است، به نحوي شايسته و صحيح بازشناخته شود تا براي رسيدن هنرمندان و معماران آينده به استقلال شخصيت هنري و فرهنگي، چراغ راهي فراهم آيد. مجموعه حاضر را بايد يكي از بلندترين گام هايي دانست كه تا كنون در راه معرفي آثار ناشناخته اين معماري برداشته شده است. اين مجموعه را «گنجنامه» ناميده ايم؛ چون بر اين باوريم كه نشانه هاي گنجي را ارايه مي دهد؛ گنجي كه دستيابي به آن، سرافرازي و استقلال در پي دارد. پديدآورندگان گنجنامه بر آن اند كه با كنار هم آوردن و ارايه يكجاي نقشه هاي كامل و خوانا و عكس هاي واضح و تاريخچه اي تنظيم شده، بر مبناي مهم ترين منابع انتشار يافته، از بيش از ششصد اثر مهم تاريخي، از مسجد و مدرسه گرفته تا خانه و حمام، هم راه تحقيق و پژوهش را در اين زمينه بگشايند و هم اسباب تشويق و ترغيب محققان و كارشناسان و علاقه مندان را براي مطالعه و تفحص در اين آثار فراهم آورند. نكته ديگر آنكه اين مجموعه يك شبه فراهم نشده است و محصول پشتكار و در حدود چهل سال تلاش استادان و دانشجويان «دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه شهيد بهشتي» است؛ و به اين ترتيب بايد گفت كه در حدود نيمي از دانش آموختگان هنر معماري در اين كشور در شكل يافتن گنجنامه سهيم بوده اند. دفتر هاي گنجنامه ترتيبي موضوعي دارد؛ و اين مجموعه تقريباً همه انواع بنا را در بر مي گيرد: پنج دفتر مختص معرفي خانه هاي سنتي در شهر هاي مختلف شامل يك دفتر خانه هاي كاشان، يك دفتر خانه هاي اصفهان، يك دفتر خانه هاي يزد و دو دفتر خانه هاي شهر هاي ديگر؛ چهار دفتر شامل مساجد شامل يك دفتر مساجد اصفهان، يك دفتر مساجد شهر هاي ديگر و دو دفتر مساجد جامع؛ سه دفتر مربوط به امامزاده ها و مقابر؛ دو دفتر شامل بنا هاي بازار؛ يك دفتر ويژه مدارس؛ يك دفتر مربوط به كاروانسرا ها؛ يك دفتر خاص حمام ها؛ يك دفتر مختص كاخ ها و باغ ها؛ يك دفتر نيز استثنائاً شامل انواع بنا هاي مذهبي در تهران. فهرست هاي راهنماي مجموعه نيز در دفتر آخر خواهد آمد. دفتر هاي هفتم و هشتم گنجنامه مختص معرفي مساجد جامع تاريخي ايران است. در تاريخ معماري ما، مسجد مهمترين بنا بوده است؛ و در ميان مساجد، مسجد جامع، اهميت ويژه اي داشته است. در تاريخ ما، هيچ شهري بدون جامع، شهر محسوب نمي شده و به عبارت ديگر، وجود جامع در شهر، حاكي از مدنيت آن بوده است. مسجد هم معبد و هم ميعادگاه مردم بود؛ و افزون بر آن، جامع، قلب و مركز شهر بود. جامع، هم جايگاه عبادت مردم، هم محل اجتماع و تبادل افكار و درس و بحث، هم جاي قضاوت و حل و فصل اختلافات، هم منزلگاه غريبان و مسافران و هم محل هنر آفريني هنرمندان و معماران بود. تبيين تاريخ معماري ما منوط به شناخت معماري مساجد است و افزون بر آن، شناخت معماري مساجد، منوط به مطالعه دقيق تاريخ مساجد جامع است. مساجد جامع كه اصلاً براي اقامه نماز جمعه بنا گشته اند، اغلب، عمري طولاني دارند و تغيير و تحولات فراواني به خود ديده اند؛ هر روز، رنگي پذيرفته اند و از هر دوره، يادگاري دارند. به همين علت، كمتر مسجد جامعي مي يابيم كه تنها متعلق به يك دوره تاريخي باشد. بسيار اند مساجد جامعي كه در قرون اوليه هجري قمري پايه گذاري شده و در طي زمان، بر حسب مقتضيات و سلايق و پسند هاي روز، تغيير شكل يافته اند. به سبب همين دگرگوني هاي مداوم، معمولاً در تاريخچه و چگونگي سير تحول آنها، ابهام، و در نتيجه، اختلاف نظر بسيار وجود دارد. جامع ها، مانند موجوداتي زنده، به مرور زمان تغيير شكل يافته و با شهر رشد كرده و با آن دگرگون شده اند. مساجد جامع، همواره قلب تپنده شهر هاي ما و مامن و ملجا مردم بوده اند؛ چه درد ها كه نشنيده اند؛ چه شادي ها كه نديده اند؛ چه مصيبت ها كه شاهد آن نبوده اند؛ چه روز ها كه با مردم نزيسته اند؛ چه بلوا ها و چه شورش ها و چه شكست ها و پيروزي ها كه نديده اند. از هر كسي اثري پذيرفته اند؛ از حاكمان و محكومان، ستمگران و ستم ديدگان، فاتحان و شكست خوردگان و .... در يك كلام، مساجد جامع، كهن بنا هايي اند كه هزاران سخن، بلكه تاريخي در سينه دارند. آنها پيراني هزار ساله اند كه براي مردم، قصه ها در دل دارند؛ و بايد گفت كه تاريخ راستين ما، تاريخ مساجد جامع است.كامبيز حاجي قاسمي؛ زمستان 1383
Book of Ganjname; Volume 8, Congregational Mosques, part two Although a past of several millennia lies behind the architecture of this land, it was only quite recently that efforts aimed at identifying and introducing its extant achievement were undertaken. Only a few decades have passed since scholars and researchers first began reviewing these works in order to wipe the dust from the face of these resplendent jewels and once again reveal their charming, familiar radiance. The factors involved in this long-standing neglect and the sudden interest in historic relies call for a more thorough discussion that falls beyond the scope of this brief exposition. It suffices to note that the neglect in question in fact resulted from total interest and that the newly emerged interest was the outcome of utter neglect, because, as long as these works were part of our people`s life, no need for introducing them was felt, but when, owing to a cultural rift, time-honored roots were severed and the signs of rootlessness became ubiquitous, an inclination toward rediscovering and reverting to our own identity increased, and the need for recognizing and introducing past architectural achievement, just like everything else that bore signs of past originality, became perceptible .But, needless to say, the path of this recognition and renewed understanding is arduous and fraught with dangers, the greatest obstacle being the very cultural rift and alienation which makes the straight path seem crooked and causes detours to appear as the main path. In any case, the present conditions are such that the necessity of identifying and understanding past architectural achievement has become obvious to all. This truth crates the hope that, God willing, every one of these valuable works of art and rich heritage of our ancestors scattered throughout this vast land will be adequately recognized, illuminating the path leading our future artists and architects towards artistic and cultural independence. The present collection must be considered one of the most significant steps yet taken in the direction of introducing the unknown accomplishments of this architecture. We have entitles it «Ganjnameh» that literally means «Treasure Book»; Because we believe that it bears clues to a treasure the acquisition of which will assure our dignity and independence. By bringing together complete and legible plans, clear and expressive images and thematic authentic history of more than six hundred significant historic realizations, ranging from mosques and madrasas to hoses and baths, the Ganjnameh seeks to not only initiate research in this domain but also encourage researchers, experts and all those interested to begin research of their own on these rich relics. Another point is that this collection was not brought into being overnight. Rather, it is the outcome of some forty years of relentless efforts on the part of the professors and student of the «Architecture and Urban Planning Faculty of Shahid Beheshti University». Therefore about a half of those who have studied architecture in this country may be said to have contributed to its creation. The volumes of the Ganjnameh follow a thematic order. The collection embraces almost every type of building: Five volumes introduce traditional house in various cities include one volume includes the houses of Kashan, one volume the houses of Esfahan, one volume the houses of Yazd and two volumes the houses of other cities; Four volumes cover mosques include one volume the mosque of Esfahan, one volume the mosques of other cities and two volume congregational mosques; Three volumes are dedicated to emamzadehs and mausoleums; Two volumes deal with bazaar building; One volume is dedicated to theological schools; One volume introduces caravansaries; One volume deals with baths; One volume concern palaces and gardens; One volume exceptionally introduces religious building in Tehran. The table of content of the entire collection will be included in the last volume. The seventh and eighth volumes of the Ganjnameh introduce Iran`s historic congregational mosque. Throughout the history of our architecture, mosques have been the most important type of building, with congregational mosques in particular enjoying an exceptional status. All along our history, no city was regarded as one unless it possessed a congregational mosque. In other words, the existence of a congregational mosque in a city was a sign of its urbanity. A mosque was not only a temple, a place of worship, but also a popular meeting place; in addition to that, a congregational mosque, in fact, embodied the heart and hub of a city. A congregational mosque was at once a place of worship, of social gathering, of education and discussion, of judging and solving problems, an abode for homeless strangers and travelers, and an arena for artists and architects to display their virtuosity. Any survey of the history of our architecture has to be based on studying the architecture of our mosques; in addition to that, studying the architecture of mosques must be based on a meticulous study of congregational mosques. Originally built house Friday prayers, most congregational mosques are quite ancient and have undergone many alterations in the course of time, taking on different colors and receiving additions in different periods. Hence, rarely is a congregational mosque found that belongs strictly to a single historic period. Built in the early centuries of the Islamic era, the majority of our congregational mosques were subsequently modified in accordance with changing tastes. In reason of this perpetual change, the study of their history and evolution is fraught with uncertainty and occasional gross disagreement. Just as living beings, they have undergone changes of appearance while growing together with their cities. Congregational mosques have ever been the beating heart of our cities and a safe refuge for people. Lo! How many pains they have heard of? How many joys they have looked at? How many tragedies they have witnessed? How many days they have lived with the people? How many riots and uprisings and how many defeats and victories they have gone through? All, whether ruler or ruled, oppressor or oppressed, conqueror or conquered, artist, architects and ... have left traces in them. In brief, ancient congregational mosques bear a thousand tales, nay, a full history, in their bosom. They are venerable relies who hold myriad accounts for the people to hear. In fact, our true history is that of congregational mosques. Kambiz Haji Qasemi; Winter 2004 |
| | | ديدگاه هاي خوانندگان درباره اين مقاله: | 3 ديدگاه واپسين از 3 ديدگاه |
مرسي، خيلي خوب بود. 11/25/2010 11:28:49 PM
خيلي عالي بود. بعد از مدت ها سايت مورد نظرمو پيدا كردم. 3/25/2011 2:33:22 PM
kheyli bad bod azizam. 9/8/2011 10:36:32 AM |
|
هنگام چاپ: 2/11/2010 4:54:54 AM | امتياز: 4.25 از 5 در 20 راي | شمار بازديد: 51689 | شمار ديدگاه: 3 |
|
|
|