دخمه هاي زردشتيان يزد |
|
خلاصه: توضيح و برشماري دخمه هاي زرتشتيان در استان يزد، ساختمان آنها و ساختمان هاي وابسته به دخمه ها و شرح پاره اي از مراسم وفات و دخمه گذاري زرتشتيان يزد. كلمات كليدي: دخمه زرتشتيان، دخمه گلستان خانم، دخمه مانكجي ليمجي هاتريا، خيله، آب انبار، مرگ. |
|
كتاب: يزدنامه نگارش و گردآوري: ايرج افشار ناشر: انتشارات فرهنگ ايران زمين گنجينه ارمغان: محمد طاهري سال: 1371 جلد: 1 نويسنده اين مقاله: حسين مسرت ايميل نويسنده: andishmandanyazd@yahoo.com |
|
حسين مسرت حسين مسرت در يزد متولد شده است و از موسسه شرق شناسي تاجيكستان دكتراي زبان و ادبيات فارسي دارد. در زمان كار مطبوعاتي، مقالات بسياري را منتشر نموده است. نام بعضي از آثار چاپي او از ميان در حدود 20 اثر عبارتند از: يزد يادگار تاريخ، ايران يادگار تاريخ، پيشواي آزادي، بستان نياز، كتابشناسي ميبدي، تذكره ميكده، يادمان نكوداشت مهدي آذر يزدي، لطايف التفسير، در آيينه خشت خام. |
|
|
|
بايد توجه داشت كه تاريخ نگارش اين مقاله مربوط به دهه 1360 مي باشد و به گفته جلال گلشن در كتاب يزد ديروز "تقريباً از سال هاي 1317 و 1318 ش. دخمه ها متروكه شده و زرتشتيان اموات خود را به خاك مي سپارند." |
|
1- مقدمه ۩
|
دخمه مانكجي و گلستان در يزد؛ اين دو دخمه به فاصله حدود 200 متر از هم در انتهاي محله صفاييه يا محله گلستان يزد قرار دارد كه اينك بخشي از شهر شده است. عكس: همايون امير يگانه؛ كتاب: يزد نگين كوير
«دخمه» در فرهنگ اسدي، صحاح الفرس، برهان قاطع و غياث اللغات به معني «گورخانه گبران» است. در حاشيه برهان آمده: "گورستان مغان و آن خانه بي در باشد."
در شرفنامه منيري اشاره مي شود: "جايگاهي كه مربع شكافته باشند و بر زير آن پوشش سغ (1) ۞ كرده و نردبان در آنها نهاده، چون گبران بميرند تابوت سازند و در آن نهند."
«اوبهي» از آن به نام «صندوق مرده» در گورستان ياد مي كند.
دخمه بعضي از پادشاهان هخامنشي چون داريوش اول و جز او در نقش رستم، درون مقبره است. هر دخمه اي داراي نگهبان بوده كه به او «دخمه بان» يا «دخمه گاه» يا «شهر مقابر» مي گفته و محل دخمه را «دخمه گاه» يا مقبره مي ناميدند. (2) ۞
آقاي فرخاني دستيار موبد آتشكده يزد چنين مي گويد: "دخمه گذاري در ايران و آيين زرتشت متداول نبوده و دليل آن دفن كورش است؛ حتي زرتشت پيامبر ما در بلخ دفن است و بيشتر در مواردي همچون هنگامه سرايت برخي بيماري ها چون وبا، حصبه و طاعون يا به گاه جنگ هاي خانمانسوزي چون يورش چنگيز مغول و تيمور به ايران كه در برخي روز ها پانزده تا بيست و پنج هزار نفر كشته مي شدند و فرصت كفن و دفن آنها نبوده و امكاناتي همچون سردخانه و ... نبوده، مردگان را روي كوه هاي بلند شهر كنار يكديگر در دخمه مي گذاردند تا لاشخور ها گوشتشان را بخورند و سپس استخوان هايشان را در چاله اي كه در وسط اين دخمه قرار داشته دفن مي كرده اند. بيشتر مي توان گفت دخمه، حالت گور هاي دسته جمعي در مواقع اضطراري را داشته كه به هنگامه پيشامد بيماري ها از براي شيوع نيافتن و رعايت كار هاي بهداشتي، آنها را بالاي كوه ها و بيرون از شهر برده تا از بين بروند."
هم اكنون در هند، برخي زرتشتيان متعصب بر اين باورند كه چون نياكانشان در ايران، مردگان را در دخمه مي گذاردند تا لاشخور ها آنها را بخورند، آنها هم در شهر، بالاي كوهي سرسبز به اين كار مي پردازند و نيز در برخي جا ها همچون كرمان، براي ورود به دخمه از نردبان سود مي برده تا پس از برداشتن آن، ديگر كسي بدان دسترسي نداشته باشد.
2- دخمه هاي يزد ۩
دخمه محلي است كه زرتشتيان، مردگان را بر طبق آداب ديني در آن مي نهادند و از وقتي كه به دفن كردن در گورستان پرداخته اند، (3) ۞ استفاده از دخمه متروك شده است. دخمه هايي كه در اطراف يزد و آبادي هاي آن وجود دارد و مورد نگاهداشت است، طبق نوشته آقاي رشيد شهمردان بدين شرح است:
1- دخمه قديمي يزد كه حدود سي سال (4) ۞ است كه ديگر مورد استفاده نيست. 2- دخمه مانكجي ليمجي هاتريا كه در 1225 يزدگردي (5) ۞ بنا شده است.
3- دخمه چم تفت كه گشايش آن در سال 1276 يزدگردي (6) ۞ مي باشد. لوحه اي بر بالاي سردر آن قرار دارد بدين عبارت:
|
به نام خداوند آفريننده و آمرزنده به همت دهش پيشه ارباب جمشيد، پور آمرزش پناه بهمن، براي يادگاري روحشاد دينيار مرحوم شهريار منشي باشي اين بناي دادگاه محل آسودگي زرتشتيان تفت و حوالي آنجا بنياد شد. به مباشرت بهشتي روان رستم دينيار و سرپرستي مرزبان ظهراب تفتي و استادي بهمرد مهربان هرمز ديار مباركه اي اتمام يافت به تاريخ دادار اورمزد و آذر ماه باستاني سنه 1276 يزدگردي. استاد مهربان اردشير |
|
|
دخمه مانكجي و گلستان در يزد؛ در قديم اين دو دخمه از شهر بسيار دور بوده اند و مسير مابين يزد و اين دخمه ها كه حال محله صفاييه است شكارگاه بوده است.
4- دخمه شريف آباد اردكان كه به وسيله مانكجي ليمجي هاتريا در 1225 يزدگردي (7) ۞ گشايش يافت. 5- دخمه ترك آباد اردكان كه شامل سه دخمه مي باشد. (8) ۞
همچنين آقاي خداداد خنجري عضو هييت رييسه انجمن زرتشتيان يزد گفت: "ترك آباد يك زماني جايگاه موبدان بزرگ ايران بوده و آتشكده يزد از آنجاست. وي سه دخمه ديگر را نيز نام برد:
6- دخمه اي مخروبه به فاصله تقريبي يكصد و پنجاه متر از دخمه شماره 1 يا گلستان خانم. 7- دخمه باستاني بين دخمه يزد و چم تفت نزديك معدن سنگ كه شرح آن خواهد آمد. 8- دخمه اله آباد رستاق بالاتر از كارخانه گچ يزد كه براي استفاده زرتشتيان رستاق بوده است."
از لحاظ نگهداري، سرپرستي و ديگر كار هاي اينچنيني، سرپرستي دخمه ها با انجمن زرتشتيان است.
يادآور شوم تعداد زرتشتيان يزد هنگام سفر جكسن به يزد بيش از هشت هزار نفر بوده است.
زنده ياد جلال آل احمد در سفري كه در سال 1337 به يزد داشته سري هم به دخمه هاي يزد زده و آنچه در زير مي آيد از كتاب «ارزيابي شتاب زده» و مقاله «سفري به شهر بادگير ها» مي باشد:
"از دخمه هايشان ديدن كرده بوديم؛ يعني از برج هاي فراموشي، از خانه هاي ابدي اموات زرتشتيان كه در آنها به بدوي ترين وضعي هنوز مردگان را در اختيار آفتاب پرندگان مي گذارند.
يزدي هاي زرتشتي دو دخمه دارند؛ يكي دخمه گلستان كه داير است و ديگري دخمه مانكجي (9) ۞ كه بسته است و هر كدام بر سر تپه اي دور از شهر. تا پشت در دخمه ها رفتيم و آداب و رسوم دفن را پرسيديم و از اناري كه پشت سر ميت روي زمين مي تركانند خوشمان آمد. ... راهنماي ما كه خودش نيمچه دستوري (10) ۞ بود سر درد دلش باز شد و از خرافات حرف ها زد و از اينكه حتي در كرمان، رسم تهران را عمل مي كنند ولي يزدي ها عجيب پايبندند و هنوز مي انگارند كه هرچه زودتر لاشخور چشم هايشان را از كاسه در آورد زودتر به بهشت مينو واصل مي شوند." (11) ۞
براي بررسي هرچه بهتر و كامل تر آن، خود به ديدن دو دخمه انتهاي صفاييه واقع در جنوبي ترين نقطه شهر رفتم. جاده خاكي صفاييه رو به تفت كه مي روي، بر بالاي دو تپه، دو دخمه به چشم مي خورد؛ يكي گلستان كه جديدتر است و ديگر مانكجي كه قديمي تر است. اين بنا ها هر دو سنگي بوده و به فاصله دويست متر از هم قرار دارند.
2-1- دخمه گلستان ۩
در سمت راست يعني در طرف مغرب، دخمه اي بزرگ به قطر بيست و پنج متر وجود دارد و پس از گذشتن از يك جاده سنگي به عرض دو متر مي توان به آن رسيد. مصالح تمامي بنا از پله ها تا ديوار ها همه از سنگ بادبر مي باشد و بر روي ديوار هاي بيروني كاهگل و گچ روي سنگ كشيده اند. اطاقكي آجري در كنار در ورودي اين دخمه به چشم مي خورد كه گويا اطاقك دخمه بان بوده يا براي ترتيب مراسم دخمه گذاري. در ورودي آن كه سمت مشرق قرار دارد آهني است و اكنون با آجر جلوي آنرا پوشانده اند. بالاي اين در، سنگي تاريخي بوده كه اكنون تنها جايش مانده كه همانند همان سنگ نصب شده در دخمه مانكجي بوده است. ناچار از سمت مغرب دخمه كه ديوارش را افرادي ريخته اند وارد شدم. ارتفاع ديوار ها از سطح تپه شش متر است و دسترسي به دخمه غير از راه وروي مشكل بوده است. قطر داخلي دخمه بيست و پنج متر و در وسط آن چاله اي سنگي قرار دارد كه براي دفن استخوان مرده ها بوده است. اين بنا روباز است. كف آن از همان سنگ تپه، بادبر است كه صاف كرده اند.
آقاي فرخاني مي گويد اين دخمه معروف به دخمه گلستان خانم است و همانطور كه در سنگ تاريخ اين دخمه كه به دخمه مانكجي منتقل شده است، آمده، به خاطر دشواري راه از آن دخمه يعني دخمه مانكجي در سمت مشرق، چشم پوشيده اند و اين دخمه را ساخته اند.
|
دورنماي يك دخمه يا برج خاموشي و همچنين خيله ها و دخمه بان؛ در گذشته زرتشتيان مردگان خود را در دخمه ها مي گذاشتند.
2-2- دخمه مانكجي ۩
به فاصله تقريبي يكصد و پنجاه متر از اين دخمه، دخمه قديمي ديگري همرديف دخمه گلستان خانم به چشم مي خورد كه ديوار هاي سنگي آن فرو ريخته و آقاي فرخاني قدمت آنرا سيصد سال مي داند.
در سمت مشرق و به طرف مهريز، دخمه ديگري كه راه صعب العبوري دارد ديده مي شود. اين دخمه به دخمه مانكجي معروف است و از گلستان قديمي تر است. در ابتداي راه ورود به اين دخمه اطاقي قرار دارد كه در برون و درون آن دو سنگ مرمرين حكاكي شده نظر ها را جلب مي كند. بر سنگ برون جملاتي آمده كه خلاصه اش در زير مي آيد:
"هو الله تعالي شأنه. بخشش پاك يزدان ... دخمه در رمضان سنه 1222 شروع به كار شده و در سنه 1225 يزدجردي (12) ۞ كار آن به پايان رسيده به همت مانكجي ابن ليمجي هوشنگ هاتريا فارسي هندي." در اين سنگ نبشته به مسلمانان و زرتشتيان بر اساس روايات مستند خودشان سفارش شده كه به ميت دست نزنند.
در داخل اين اطاقك سنگ مرمرين ديگري قرار دارد كه طبق گفته آقاي خداداد خنجري و شواهد روشن، از دخمه گلستان به آنجا آورده شد. خود متن گوياي همين امر است:
|
به نام خداوند آفريننده چون جاده كوه دادگاه نو كه از تاسيسات مرحوم مغفور مانكجي صاحب ابن مرحوم ليمجي مي باشد براي عبور و مرور جنازه بران بسيار دشوار و با زحمت بود، از وجه بهشتي روان مرحوم بمان ابن مرحوم اردشير نوشيروان فرامرز نرسي آبادي كه در عنفوان جواني و ناكامي به سن بيست و شش سالگي اندر روز ماه ايزد و دي ماه قديم سنه 1295 يزدگردي (13) ۞ در بمبئي از اين جهان فاني درگذشته است، از ميان كوه مزبور براي سهولت عابرين، اين راه با همين منزل (14) ۞ براي رفاهيت ايشان ساخته و برپا شد كه راحت كنندگان، جوان ناكام بمان، باني مزبور و پدرشان اردشير نوشيروان فرامرز و مادرشان گل مهريان لوك و فيروزه يزدگرد و مهربان فرامرز را به خدا بيامرزي ياد و شاد سازند. به سرپرستي و مواظبت بهدين مهربان ابن رستم مهربان بهروزي مهدي آبادي انجام يافت به تاريخ آخر تير ماه 1309 شمسي و 15 اسفند ماه قديم 1299 يزدگردي. عمل بمان خدابخش مريابادي (15) ۞ |
|
اين دخمه كه قديمي تر است از لحاظ ساختماني و استحكام بهتر از دخمه گلستان مي باشد. داراي دري سنگي با چفت و بست آهني است و در پايين در، سوراخ هايي تعبيه شده كه زرتشتيان شمع و چراغ روشن مي كنند. لكه هاي روغن تازه بود. يعني با اينكه دخمه قدمي تر مي باشد، هنوز به پاي آن چراغ مي افروزند و يك تازه وارد گمان مي برد كه اين جديدتر است. بر بالاي سردر اين دخمه سنگ تاريخ مرمريني با عبارات زير نصب شده است كه به سبب فاصله زياد، تمامي خوانده نشد. خلاصه اش در زير مي آيد:
|
به نام ايزد بخشاينده بخشايشگر مهربان راستي پسند اين دادگاه در عهد معدلت ××× ناصر الدين شاه ××× به تاريخ فروردين 1221 يزدگردي (16) ۞ و مطابق سنه 1272 هجري قمري، مطابق سنه 1855 عيسوي به همت مانكجي ابن ليمجي ولد هوشنگ هاتريا پارسي هندوستاني (17) ۞ ساخته شد. |
|
قطر اين دخمه پانزده متر است و به سبب در و چفت از راه هاي ديگر نمي توان بدان وارد شد.
لازم به يادآوري است كه تاكنون بيش از چهل سال است كه در هيچ كدام از دخمه هاي يزد مرده ها را نمي گذارند و آنها را در قبرستاني متعارف، بالاتر از صفاييه به فاصله تقريبي يك كيلومتر كه در محور شمال قرار گرفته، زير خاك مدفون مي سازند.
|
دخمه چم تفت كه در سال 1286 گشايش يافته است. عكس: همايون امير يگانه؛ كتاب: يزد نگين كوير |
2-3- دخمه باستاني ۩
به فاصله چهار الي پنج كيلومتري اين دخمه ها، مابين چم تفت و اين دخمه صفاييه، يك دخمه بسيار قديمي ديگري است كه آقاي فرخاني اظهار داشت يك باستان شناس هندي از آن بازديد كرده و گفته بين هزار الي هزار و پانصد سال قدمت دارد و سنگ تاريخي اي بر آن نصب است كه بايستي ديده شود.
آقاي خداداد خنجري -يكي از افراد انجمن زرتشتيان يزد- چنين گفت: "اين دخمه چند كيلومتر بالاتر از صفاييه، نزديك معدن سنگ كه هم اكنون از نظر استخراج فعال است، قرار دارد. حدود چهل سال پيش يك باستان شناس هندي آن را كشف كرد. پس از باز كردن دخمه چيز هايي در آن يافتند از قبيل بازمانده استخوان چند مرده داخل لباس معمولي (18) ۞ كه در كنارشان وسايل ساده زندگي قرار داشت. براي اين استخوان ها و وسايل همراهشان دو حدس زده مي شود:
1- پيش آمدن بيماري همه گيري مانند وبا، حصبه و طاعون كه زياد كشته داده و چون فرصت كفن و دفن مردگان را نداشته اند به اين صورت دفن شده اند. 2- چون وسايل ساده زندگي شان همراهشان بوده كه بر خلاف سنت زرتشتيان مي باشد، احتمال مي دهند كه افرادي به آنها حمله كرده و از ترس به اينجا پناه آوردند. چون محاصره طول كشيده بر اثر گرسنگي درگذشته اند. اين احتمال دوم قوي تر است."
|
نماي داخلي دخمه چم تفت؛ در قديم مردگان را نشسته در اطراف ديوار دخمه مي گذاشتند و پس از زوال بدن، استخوان ها را در چاله وسط مي رخته اند. عكس: همايون امير يگانه؛ كتاب: يزد نگين كوير |
3- ساختمان هاي وابسته به دخمه هاي يزد ۩
|
وفاتنامه خدابنده كيخسرو اردشير؛ در خيله هاي هر محل، از افراد نامور درگذشته آن محل سنگي به يادبود حك مي كرده اند.
در پايين دو دخمه يزد، مجموعه ساختمان هايي ساخته شده كه زرتشتيان به آن «خيله» (19) ۞ مي گويند. اين مجموعه كه شامل دوازده بنا است يكي آجري و بقيه سنگي و خشتي و آجري با هم است.
نخست بپردازيم به چگونگي و كاربرد خيله و آنگاه شرح آنها. خيله براي سه منظور مورد استفاده بوده است:
1- يك روز پس از برگزاري مراسم يادبود سالگرد در خانه به اينجا آمده كه شامل دوستان، آشنايان و وابستگان متوفي مي شوند. آنها به طور دسته جمعي به دخمه مي روند و براي اتراق در اين خيمه ها سكني مي گزينند و تا عصر در اينجا هستند و همه مراسمي كه در خانه براي يادبود برگزار مي كنند در اينجا هم اجرا مي كنند. در داخل اين مجموعه ها آشپزخانه، ايوان و ... پيش بيني شده است. 2- روز مراسم پرسه (20) ۞ همگاني كه به نام پرسه هماروانان (21) ۞ خوانده مي شود، دو نوبت در سال در اينجا گرد مي آيند. يكي روز اول تير ماه يزدگردي (22) ۞ و يكي هم اول اسفند ماه يزدگردي (23) ۞. در اين پرسه، كليه كساني كه در سال هاي اخير چه خودشان، چه دوستانشان و چه وابستگانشان درگذشته اي دارند شركت مي كنند. 3- در روز دفن مرده كه در اين خيله ها مراسم برپا مي شود.
در وسط اين خيله ها يك بناي آجري كه به سبك بسيار زيبايي ساخته شده خودنمايي مي كند. اين بناي تمام آجري يك متر از سطح زمين ارتفاع دارد و در زير آن كانال هايي آجري جهت عبور سيلاب ساخته شده كه داراي دو تابستانه، دو ايوان دو طرفه در شرق و غرب و دو آشپزخانه در سمت غرب مي باشد. در وسط اين بنا يك كلاه فرنگي نورگيردار كه به سبك عرق چين ساخته شده قرار دارد. كف آن را با قلوه سنگ فرش نموده و داراي سنگ تاريخ مرمريني است كه اين عبارت در آن حك شده است:
|
اهورا به خواست و ياري يكتا خداوند و به كوشش بهدينان، جمشيد و مهربان و گوهر همشيره شان، فرزندان خدا رحم مهربان شهريار منوچهري، اين ساختمان براي آسايش زرتشتيان نرسي آباد به نامگانه روانشاد پدرشان خدا رحم مهربان شهريار و مادرشان دولت آبادان و بهشتي روان دايي اشان خداداد آبادان به سرپرستي فريدون رستم مهري و معماري استاد عبد الله نرسي آبادي بنياد يافت. مرداد ماه 1314 خورشيدي |
|
گوشه هايي از نوشته هاي اين سنگ را با آجر شكسته و پرانده اند كه تازه به نظر مي رسد.
آقاي خنجري چنين مي گويد: "خيله ها هر كدام با پول افراد يك محل ساخته شده (24) ۞ و علت آن بوده كه در مراسم هاي همگاني و سالگرد، تداخل در كار اتراق پيش نيايد وگرنه در مواقع ديگر، همگان مي توانند از خيله ها استفاده نمايند. در اين خيله ها هر محله كه افرادي نامور در گذشته داشته به يادبود وي سنگ تاريخي نصب مي كردند و بر آن اشعاري كه درباره وي سروده شده حك ميكردند."
3-2- آب انبار ۩
در سر راه ورود به خيله ها، نخست به دو بادگير مشبك آجري كه بر سطح زمين قرار دارد بر مي خوريم. بادگير هايي منحصر به فرد در ميان بادگير هاي آب انبار هاي يزد. اين بنا همانند آب انبار شش بادگيري (25) ۞ از تميز ترين و بهترين كار هاي آجركاري و كاربندي آجري است و تمامي بنا با ظرافت و دقت و سليقه خاصي ساخته شده است و در معرض استفاده اتراق كنندگان در خيله ها قرار دارد. اين بنا را فريدون كيخسرو قاسم آبادي براي يادبود ساخته كه عبارت سنگ تاريخ آن در زير مي آيد:
|
به ياري و خشنودي اهورامزدا ساختمان اين آب انبار براي برخورداري همگان از سوي فريدون (رشيد) پسر رشيد كيخسرو قاسم آبادي به نامگانه و آمرزش روان همسره خود شادروان نسرين رشيدي دختر اردشير كيخسرو قاسم آبادي كه در سن چهل و سه سالگي در روز دوازدهم ديماه يكهزار و سيصد و بيست و سه خورشيدي در اهواز درگذشته است، انجام پذيرفت. دوازدهم ديماه يكهزار و سيصد و بيست و چهار خورشيدي |
|
داراي سي پله در ايستگاه اول و پانزدهم پله در ايستگاه دوم است و شگفت آنكه بر خلاف غالب آب انبار هاي يزد تبدل به زباله داني نشده و بسيار تميز و جارو كرده بود.
|
آب انبار دخمه؛ به جهت دوري از مراكز شهر، براي رفاه اتراق كنندگان آب انبار در پاي دخمه ها ايجاد مي كرده اند. |
|
|
كتاب يزدنامه در اين كتاب مجموعه اي از مقالات و نوشته هاي مرتبط با يزد توسط ايرج افشار گرد آوري شده است. جلد اول اين كتاب در 8 فصل نگاشته شده است. در فصل يزد نما مقاله «يزد در شعر فارسي» كه گزيده اي از اشعار علي بقا زاده (بقا)، محمدعلي رياضي، مهربان خاني، عبدالحسين جلاليان و باقر دهقاني است و مقاله «يزدنما» اثر ايرج افشار قرار دارد. فصل كتاب شناسي شامل دو مقاله «تواريخ يزد» و «كتاب شناسي يزد» از ايرج افشار است. در فصل متون پيشينه سه مقاله «بخشي از منتخب التواريخ معيني» به تصحيح ژان اوپن، «بخشي از جلد دوم جامع مفيدي» به كوشش ايرج افشار و «تاريخ يزد در تذكره جلالي عبدالغفور طاهري» به كوشش ايرج افشار آمده است. در فصل پژوهش هاي تاريخي مقالات «كاكويان يزد» اثر ا. بوسورث با ترجمه پرويز اذكايي، «يادداشت هايي درباره كاكويان و اتابكان» اثر ايرج افشار، «دروازه هاي نهصد و سي ساله» اثر جواد مجتهد زاده صهبا و عباس اقبال، «رشيد الدين فضل الله همداني وزير و يزد» نوشته ايرج افشار، «كشاورزي يزد در قرن هفتم» اثر رشيد الدين فضل الله همداني، «حمايت ها يك خانواده بزرگ يزدي در عصر ايلخانان» اثر ژان اوبن با ترجه ع. روحبخشان، «قضيه پول حاجي احمد افشار» نوشته محمد جعفر خورموجي و «فتنه استاد محمد بنا در يزد» نوشته يحيي نواب آمده است.فصل باستان شناسي و آثار باستاني شامل مقالاتي است چون «مسجد جامع فهرج» اثر مهندس محمد كريم پيرنيا، «بادگير پديده اي زيبا و سهل و ممتنع» نوشته محمد تقي مصطفوي، «بادگير هاي يزد و اسلوب ساختي آنها» از علي اصغر شريعت زاده، «دخمه هاي زرتشتيان» اثر حسين مسرت، «ساختمان هاي يزد از دوره اتابكان تا روزگار تيموريان» نوشته ايرج افشار و «فهرست مهمترين آثار تاريخي يزد و دوره شهر» اثر ايرج افشار. در فصل جغرافيا و سفرنامه دو مقاله «خاك يزد» از گروه آموزشي جغرافياي يزد و «يزد در سفرنامه ريچاردز» نوشته دكتر محسن صبا آمده است. فصل فرهنگ و ادبيات شامل اين مقالات است: «مولانا شرف الدين علي يزدي» نوشته علي اصغر حكمت، «قصيده شهاب ترشيزي درباره يزد» از محمد قهرمان، «جيحون يزدي» نوشته حبيب يغمايي، «عبدالوهاب طراز يزدي» نوشته علي باقرزاده (بقا)، «انجمن هاي ادبي يزد» نوشته اكبر قلمسياه، «سرگرمي ها و بازي هاييشين يزد» نوشته علي اكبر شريعتي و «روزنامه هاي يزد» نوشته حسين مسرت. فصل آخر با عنوان عكس، سند و تصوير شامل تصاويري قديمي از يزد با توضيح ايرج افشار مي باشد. |
|
|
|
ديدگاه هاي خوانندگان درباره اين مقاله: | 2 ديدگاه واپسين از 2 ديدگاه |
majed kheirabadi | khe...@yahoo.com |
Text and work was excellent driver. I use my one of my articles. 12/31/2009 3:41:50 PM
عظيمي مهرو | nas...@yahoo.com |
از مقاله هاي بسيار جالب شما بسيار ممنونم بسيار بسيار من را در كارهايم كمك كرد.عظيمي مهرو طراح معمار و مرمت كار بافت هاي قديمي. 1/17/2010 1:41:49 PM |
|
هنگام چاپ: 4/15/2008 1:38:44 AM | امتياز: 4.29 از 5 در 21 راي | شمار بازديد: 34604 | شمار ديدگاه: 2 |
|
|